سفارش تبلیغ
صبا ویژن

95/9/11
4:6 صبح

تحقیق شرح سه غزل از حافظ pdf

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

تحقیق شرح سه غزل از حافظ pdf دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد تحقیق شرح سه غزل از حافظ pdf کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی تحقیق شرح سه غزل از حافظ pdf ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن تحقیق شرح سه غزل از حافظ pdf :

دوش می آمد و رخساره برافروخته بود

تاکجا بازدل غمزده ای سوخته بود.

رسم عاشق کشی و شیوه شهر آشوبی

جامه ای بود که برقامت او دوخته بود

جان عاشق سپند رخ خود می دانست

و آتش چهره درین کار برافروخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد

آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ

یارب این قلب شناسی زکه آموخته بود


در شعر بالا شاعر در مقام هنرمندی والا از موعظه ی مستقم پرهیز کرده است در ابتدای شعر به توصیف پرداخته است و شخصی را توصیف کرده است که کارش خرابکاری و شهرآشوبی است شاعر در بیت چهارم پند پیام اخلاقی خود را بیان کرده است شاعر دنیا و خوشی های دنیوی را زودگذر می داند و سفارش به درک دنیا و زودگذز بودن آن می کند و وابسته نبودن به دنیا را گوشزد می کند و همه ی دار وندار انسان را آخرت می داند و با رندی راه رهایش دنیوی و با عشق راز گشایش و رستگاری احروی را به ما می آموزد.



دل میرود زدستم صاحب دلان خدا را

دل میرود زدستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز

باشــد که باز بینـیم دیدار آشنا را

ده روز مهر گردون افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درویــش بینوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوســتان مرو.ت با دشمنان مدارا

هنگام تنگ دستی در عیش کوش ومستی

کین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه ی سکندر جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارســا را

حافظ به خود نپوشد این خرقه می آلود

ای شیــخ پاکدامــن معــذور دار ما را

حافظ، حافظه ی ماست و شعر او سرشار از اندیشه های عمیق حکمی و عرفانی و احساس ها و عواطف ژرف انسانی است در این سروده ی زیبا عشق و رندی، امیدواری و نشاط حیات، طنز و انتقاد، خوش باشی و اغتنام فرصت و پیام های اخلاقی موج می زند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید