سفارش تبلیغ
صبا ویژن

95/6/30
11:48 صبح

دانلود پروژه مقاله نو آوری در ادبیات داستانی word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله نو آوری در ادبیات داستانی word دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله نو آوری در ادبیات داستانی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله نو آوری در ادبیات داستانی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله نو آوری در ادبیات داستانی word :

بدیهی است پیدایش نوآوری و نواندیشی در عرصه ادبیات داستانی بنا به مناسبات عل‍ّی و قوام‌یافته‌ای چون ظهور ذهنهای نو، تجربه‌اندوزی از بطن زندگی، دریافت اصولی از ساحت هستی، ژرف‌اندیشی، گذشت زمان و سنجش عقلانی بدون بغض و غرض بستگی دارد؛ و به منظور راه‌اندازی یک جریان ادبی بدیع و تثبیت آن، نمی‌توان تنها به ظهور نوابغ و شخصیتهای نواندیش اکتفا کرد. چه بسارند افراد ناپخته، ناتوان و کم‌بضاعتی که برای کسب شهرت، مقام و ثروت، و به منظور پنهان کردن ناتوانیهای خود، به ناگاه به کاری نو دست می‌زنند و گمان می‌کنند که یک شبه ره صدساله طی می‌کنند، و با ـ اصطلاحا‌ً ـ «طرحی نو در انداختن»، به چهره‌ای ماندگار مبدل می‌گردند. اما از آنجا که این افراد از جهان‌بینی نابی برخوردار نیستند و از بهره‌بری از شیوه‌ها و تکنیکهای داستان‌نویسی عاجزند، به آنی، نامشان از صفحات ادبیات محو می‌گردد.

البته شکی نیست که اصطلاح «نو» و یا «مدرن»، همواره در تمامی ادوار تاریخی و زمانهای مختلف مطرح بوده و به کار رفته است. درواقع، «نوبودن» و «نوآوری»، لازمه حیات ادبیات، خاصه ادبیات داستانی به حساب می‌آید؛ ودر تمامی مقاطع و دوره‌های مختلف، نویسندگان و ادیبان و شاعران بسیاری ظهور کرده‌اند که در زمان خود حرف نو می‌زده‌اند و در عرصه ادبیات نوآوری کرده‌اند. آن‌چنان که سعدی، حافظ، مولوی، ابوالفضل بیهقی، نیما; در زمان خود، نواندیش بوده‌‌اند. از این رو می‌توان مدعی بود که ادبیات نو یا مدرن، در تمامی دورانها وجود داشته است، و مختص به دوره‌ای خاص نیست.

برخی از صاحبنظران ادبیات داستانی معتقدند که هر داستان و رمانی که به خلاف سنتهای رایج شکل بگیرد، در گونه رمان مدرن و یا نو قرار می‌گیرد. آن‌چنان که ویکتور هوگو در دوران خود همچون جیمز جویس در اوایل قرن بیست نوآوری کرده و به شیوه‌ای داستان می‌نوشته که پیش از آن، رایج نبوده است. از جانب دیگر، برخی به این اصل رسیده‌اند که انسان در عرصه داستان‌نویسی، تمام راهها را طی کرده است، و در دوره معاصر، تنها به تلفیق شیوه‌های گذشته مبادرت می‌ورزد.
با تمامی این تفاصیل، برخی رمان نو یا مدرن را به رمانی اطلاق می‌کنند که درست بعد از جنگ جهانی دو‌ّم در اروپا و آمریکا ظهور کرد. این افراد منکر این قضیه نیستند که واژه معاصر و مدرن، با دوره‌ای که هر اثری خلق می‌شود ارتباط تنگاتنگی دارد؛ و به عبارتی، هر اثر ادبی و هنری، در هر زمانی که خلق می‌شود، مدرن است. با این حال، آنها بیشتر دوست دارند اصطلاح «رمان مدرن» یا «رمان نو» را برای دوره‌ای که از سال 1860 شروع شد و تا سال 1970 ادامه یافت، به کار برند؛ و به طور چشمگیری هم، در این راه، موفق بوده‌ اند.

در طی این سالها، دیدگاه نویسندگان و شیوه داستان‌نویسی آنها دچار دگرگونی اساسی شد؛ و امروزه مرسوم است هرگاه سخن از «مدرنیسم» و «ادبیات داستانی مدرن» به میان می‌آید، ناخواسته توجه همگان به آن دوره خاص جلب شود.
بسیاری بر این باور پافشاری می‌کنند که «مدرنیسم» که میان جنگ جهانی اول و دوم ظهور کرد، خود رنسانسی دیگر بود؛ که طی آن، ساختار اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و; کشورها تغییر کرد و وضعیت نویسندگان، به ناگاه دگرگون شد.

البته، نحوه شکل‌گیری و اهداف و برنامه‌های رنسانس، با جریان مدرنیسم کاملا‌ً متفاوت است. اما از آنجا که بافت اجتماعی و فرهنگی کشورها دچار تغییر عمده شد، این دو رویداد بزرگ را با هم قیاس می‌کنند. در دوره رنسانس، دیدگاههای مطرح شده توسط افلاطون در مورد الهام‌پذیری شاعر، کمک بسیار زیادی در ظهور این انقلاب بزرگ کرد. افلاطون، از این نظر، شاعران را با پیامبران یکسان دانسته، چنین مدعی شده که یک شاعر، با اثر خود می‌تواند انسانها را ارشاد و راهنمایی کند. افلاطون معتقد بود شاعران و هنرمندان، ارتباط نزدیکی با عوالم فراحسی دارند، و می‌توانند از بیرون از طبیعت، کمک بگیرند.

بر این اساس، پیروان مدرنیسم قرن بیست، ریشه پیدایش این نحله را در قرن 19 نمی‌جویند. آنها مدعی‌اند که ریشه پیدایش تفکرات مدرن، با ظهور رنسانس پدید آمده است. طبق نظر آنها، بعد از رنسانس، این مدرنیستها بودند که به انسان این اطمینان را دادند که بشر می‌تواند بیاموزد، درک کند و بهترین باشد. بعد از رنسانس، مردم به این باور رسیدند که می‌توانند درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند و اصطلاحا‌ً در محیط اطراف خود دخل و تصرف کنند.

بر این اساس، همان دیدگاهی که باعث پیدایش رنسانس شد بعدها در قرن هیجده توانست یک ایده بزرگ ذهنی و عقلانی را طراحی کند؛ و آن هم جدال میان سنت و مدرنیسم بود. این طرح بنیادین توانست زندگی فکری اروپاییان را تحت تأثیر خود قرار دهد. سنت و مدرنیسم عملاً توانست دو گروه عمده پدید آورد: یک دسته آنهایی که شدیدا‌ً پیروان سنت بودند و دیگری آن دسته از افرادی که طرفدار مدرنیسم بودند.

بدین ترتیب بود که قرن 18، عصر روشنگری لقب گرفت. در این عصر طبق نظر مدرنیستها، بلوغ فکری اعتقادات و باورهای پیروان انسانمداری، از طریق استدلالها و برهانهای مطرح شده، اثبات شد؛ و ذهن روشنگر باعث شد تا انسان آزاد گردد، و از دست موهوم پرستیها و نادانیها رهایی یابد.
لازم به ذکر است: عصر روشنگری یک حرکت ظاهرا‌ً عقلانی بود که بیشتر، انقلاب صنعتی محرک آن بود. انقلاب صنعتی بین قرن 17 و اوایل قرن 18 صورت پذیرفت؛ زمانی که انسانهایی چون گالیله و اسحاق نیوتن، از طریق دانش و علم خود، به فراگیری قوانین طبیعت پرداختند. حقایقی که آنها به دست آوردند، فراتر از آن چیزی بود که عرف‌ پذیرای آن بود؛ مخصوصا‌ً باورهای اشتباهی که کلیسا بر آن تأکید می‌ورزید؛ همچون این باور که زمین به دور خورشید می‌گردد، و خلاف آن توسط کلیسا اشاعه می‌گردید.
در پی آن، متفکران قرن 18، به‌تدریج به این اصل ایمان آوردند که هر مشکلی با کمک قدرت دلیل و برهان، قابل حل است. بدین ترتیب، بر آن شدند تا به تقابل با سنت، رسوم، تاریخ و حتی ادبیات و هنر گذشته بپردازند!

آنها به‌تدریج به عرصه سیاست پا گذاشتند و بر آن شدند تا با قدرت سیاسی و حزبی، جامعه ایده‌آل خود را خلق کنند. در‌صورتی‌که مدرنیستها با طرح تئوریهای آرمانگرایانه خود، همواره جنگ و خونریزی را برای انسانها به ارمغان آوردند.
به طور مثال، روسو با طرح برابری انسانها، اولین تجربه ساختن جامعه بهتر مدرنیستها را، با خون و جنگ توأم ساخت. نتیجه ایده‌های او، منجر به بروز جنگهای داخلی آمریگا گشت؛ و طی آنها، عده بی‌شماری مردم بی‌‌گناه کشته شدند، و شهرهای آمریکا، به خاک و خون کشیده شد. درواقع، ایده برابری انسانها، یک ایده روشنفکری در غرب آن زمان بود، و جنگ شمال و جنوب را دامن زد.

در سال 1786، بروز انقلاب فرانسه نیز، توسط ایدئولوگهای مدرنیست شکل گرفت. در آن زمان نیز، مدرنیستها با دادن شعار برابری حقوق انسانها، یعنی «برادری، برابری و آزادی» ـ که در واقع شعار مادر فراماسونها بود‌ ـ جریان عظیمی را در فرانسه به راه انداختند که نتیجه آن قتل و غارت مردم این کشور بود.
اگرچه انقلاب فرانسه فواید بسیاری را برای اروپاییان به همراه داشت، اما با تغییر موضوع انقلابیون که به قدرت رسیده بودند، تمام شعارهای مدرنیستها در نظر مردم مسخره جلوه‌گر گشت. چرا که بعد از این انقلاب، وضعیت جامعه رو به بهبودی ننهاد، و هیچ یک از شعارهای مدرنیستها تحقق نیافت.
انقلاب روسیه نیز، با حمایت فکری مدرنییستها شکل گرفت.

آنها در پی شکست مستمر خود، بر آن شدند تا این‌بار در خاک روسیه، در پی ساختن جامعه‌ای بهتر باشند. آنها گمان می‌کردند که با قدرت ـ به تعبیر خودشان‌ ـ حقیقت، می‌توانند وارد عرصه سیاست شوند، و مسائل مختلف اجتماعی را دگرگون کرده، معضلات بشر را، ظاهرا‌ً برطرف سازند.
درواقع، در میان دو جنگ جهانی اول ودوم، مدرنیسم ترقیخواه، تازه به قدرت رسیده، و در پی اهداف خود بود. در آن زمان، مدرنیستها متحدالشکل وارد میدان شده در صدد جریان سازی و پیشبرد برنامه‌های خود بودند. در صورتی‌که در حال حاضر، مدرنیستها با جنبشهای سیاسی، ادبی و فرهنگی; تلفیق شده‌اند، و دیگر هویت اصلی خود را از دست داده‌اند.

در آن دوره، شاعران و نویسندگان پیش‌رو مدرنیست، با تلاش بسیار، بر آن شدند تا وارد عرصه سیاست شوند، و ـ اصطلاحا‌ً ـ انقلاب سیاسی به راه افتاده را، حمایت کنند. «پابلو پیکاسو» به سال 1944، به طور آشکار، به حزب کمونیست پیوست.
در آن زمان و مدتی بعد از آن به نظر می‌رسد انقلاب روسیه می‌تواند پاسخگوی رؤیاهای مدرنیستها باشد. نظام کمونیستی، ظاهرا‌ً در تلاش بود تا جامعه بهتری بسازد. کمونیستها تمایلی به دسترسی به دمکراسی غربی نداشتند. آنها قصد داشتند در وجود خود، نوعی دمکراسی اقتصادی بنا کنند. بدین ترتیب بود که ایده‌های کارل مارکس، توانست جنبش سورئالیستی را تحت تأثیر خود قرار دهد.

با به قدرت رسیدن دیکتاتوری استالین، تمام آرزوها و رؤیاهای مدرنیستها و پیروانش به باد رفت. آنها بر آن شدند تا با این دیکتاتوری مقابله کنند. اما به سرعت، توسط رئالیسم سوسیالیستی، بلعیده شدند؛ و خود به عنوان ابزار قدرت کمونیستهای استالینی درآمدند.
با ظهور حزب نازی هیتلری، گروه جدیدی از مدرنیستها به سوی این حزب رو آوردند، و به طور آشکار، تحت فرمان نازیسم درآمدند. این در حالی بود که برخی از مدرنیستها به حمایت از کمونیسم، و برخی دیگر به طرفداری از فاشیسم درآمدند. آنها همچنان با دادن شعار« بیاییم آینده‌ای بهتر بسازیم»، در این گروهای سیاسی مخوف و جنایتکار وارد شده، چونان ابزار قدرتمندی در دستان آنها قرار گرفتند. اما نتیجه‌ فعالیت مدرنیستها چیزی جز کشتار، دیکتاتوری و ناامیدی انسانها به همراه نداشت.
بعد از انتشار خبر سوزاندن انسانها در آشویتس، تئودر آدورنو (The odor A dorno) چنین گفت: «آیا هیچ ادبیات و هنری، از این پس، حق حیات خواهد یافت؟»

حرکت و جنبش مدرنیستها، از دیرباز، زیر ذره‌بین منتقدین ادبی قرار دارد. آنها همواره از خود می‌پرسند: چرا جنبش آزادیخواهی و ایجاد جامعه بهتری که مدرنیستها خود را متولی آن می‌دانست، در هر کشور و منطقه‌ای که وارد شد، جز جنگ و خونریزی، و در پی آن، برقراری یک حکومت دیکتاتوری تمام عیار، چیزی به همراه نداشت؟!
با ظهور قریب‌الوقوع استعمار نو، مدرنیستها به دنبال این حرکت عظیم به راه افتادند؛ و این بار، از جریان ادبیات استعمار نو حمایت کردند؛ و بر آن شدند تا در کشورهای تحت استعمار جریان‌سازی کرده، به تقابل با سنن و تجربیات بومی ملل بروند. آنها با تخریب سنن و تجربیات ارزشمندی که مردم قرنها برای به دست آوردن آنها تلاش کرده بودند، عملا‌ً شرایط مناسب برای حضور استعمارگران را فراهم ساخته، هویت اصلی مردم تحت سیطره را خدشه‌دار کردند.
بدین ترتیب بود که انسان، پس از رویارویی با تمامی رویدادهای همچون انقلاب صنعتی، انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، ظهور کمونیسم، جنگهای جهانی اول و دوم، ظهور استعمار نو و.. به دام ناامیدی و نهیلسم افتاد.

انسان مدرن، دریافته بود که هیچ‌گاه قادر به ساختن جامعه‌ای ایده‌ال نیست.
جالب این است که نویسندگان و هنرمندان مدرنیست، از همین شرایط خاص نیز سوءاستفاده کرده، اقدام به خلق آثار پوچ انگار و نهیلیستی کردند؛ و بدین ترتیب، مردم را به فرو رفتن در باتلاق پوچگرایی، تشویق کردند.
درواقع، از سال 1950 به بعد، ادبیات پوچگرا، به صورت قدرت بلامنازعی درآمد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
11:48 صبح

دانلود پروژه مقاله پلیس و عملکرد پلیس و چگونگی ارتباط با مردم w

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله پلیس و عملکرد پلیس و چگونگی ارتباط با مردم word دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله پلیس و عملکرد پلیس و چگونگی ارتباط با مردم word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله پلیس و عملکرد پلیس و چگونگی ارتباط با مردم word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله پلیس و عملکرد پلیس و چگونگی ارتباط با مردم word :

مقدمه :
هدف اساسی از تشکیل سازمان گسترده ای همچون نیروی انتظامی با حجم بالای ماموریت های مختلف آن در درجه اول استقرار نظم و امنیت و تأمین و آسایش عمومی و فردی است.

تجربه همیشگی ثابت کرده است هنگامی که پلیس در این بعد موفق باشد در ابعاد دیگر و سایر ماموریت نیز به سهولت موفق خواهد شد.
مقوله ایتس قدمتی به وصعت تاریخ شروع زندگی بشر دارد و در تاریخ، هیچ جامعه ای را سراغ نداریم که فارغ از دغدغه های امنیتی روزگار را سپری کرده باشد.
در جوامع سازمان یافته وجود نظم و امنیت اجتماعی اساسی ترین عامل توسعه و رشد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به شمار می رود، که بدون رعایت آزادی های فردی تحقق آن امکان پذیر نمی باشد.

توسعه در هر کشوری مبتنی بر وجود امنیت اجتماعی است و وجود امنیت اجتماعی نیز به وجود امنیت در ابعاد دیگر وابسته می باشد که اساس آن امنیت حقوق فردی و اجتماعی است.

امنیت و نظم لازم و ملزوم یکدیگرند به طوری که جامعه بدون نظم اجتماعی فاقد امنیت خواهد بود و فقدان امنیت نیز حاکی از عدم وجود نظام اجتماعی مقتدر است بدین گونه است که احساس امنیت به تدریج از میان یک ملت رخت بر می بندد.

نقش نیروهای پلیس در تأمین امنیت و برقراری احساس امنیت در بین مردن نقش بسیار مهم و انکارناپذیر نی باشد. محافظت از اجتماع، کمک به مردم و ایجاد اطمینان قلبی در مردم و نیز اقدامات پیشگیرانه از وقوع جرم و از همه مهمتر اجرای صحیح قانون از وظایف عمومی این نیرو می باشد.
نیروی انتظامی فقط یک نهاد و سازمان سرکوبگر نیست بلکه نهاد حفظ امنیت و آرامش مردم است، اگر نهاد حاکمیت در یک طرف و مردم در طرف دیگ باشند، نیروی انتظامی مابین این دو می باشد و می تواند با یک برنامه ریزی دقیق و مشارکت مردمی به راحتی در تامین امنیت موفق باشد.
اهداف پلیس 110 :

همانگونه که از اسم پلیس 110 پیداست این یگان پشتیبانی کننده نیروهای دیگر در ماموریت های محوله می باشد لذا با توجه به پوشش و نوع لباس و خودروی مود استفاده در عملیات ها بسیار سریع عمل نموده و نیروهای عمل کننده را مورد حمایت و پشتیبانی قرار می دهد.

این یگان همواره در تامین امنیت شهروندان و توسعه نظم و امنیت اجتماعی جامعه در تلاش است.

مبارزه با اراذل و اوباش و کسانی که به هر نحو ممکن مُخِل امنیت جامعه هستند و به صورت پیاده با موتورسیکلت یا با خودرو برای مردم و شهروندان ایجاد مزاحمت نموده و قصد دارند فضای بی نظمی و ناامنی را در شهرها ایجاد کنند با اقتدار تمام و به شدت با آنها مقابله نموده و تحویل مقامات محترم قضایی می نمایند.
به طور کلی اهداف یگان امداد را می توان به صورت زیر برشمرد :

1 ) تأمین امنیت و رفاه و آسایش عمومی ؛
2 ) مبارزه با راهزنی و آدم ربایی ؛
3 ) ایجاد نظم و تجمعات قانونی ؛

4 ) کنترل تجمعات غیرقانونی و اغتشاشات ؛
5 ) مبارزه با اراذل و اوباش ؛
6 ) مقابله با مزاحمت های خیابانی برای نوامیس مردم ؛
7 ) رسیدگی به شکایات مردم و تشکیل پرونده های قضائی.
ضرورت تشکیل پلیس 110 :

هدف از تشکیل واحدهای پلیس به خصوص پلیس 110 به دلیل نیاز جامعه فرمانی در توسعه نظم و امنیت و انضباط اجتماعی و رفاه و آسایش عمومی شهروندان است.
در همه جوامع انسانی و در میان همه قشرها در دوران های مختلف انسان هایی هستند که با قانون شکنی، هنجار شکنی، با ترجیح خواسته های شریرانه خود بر خواسته های دیگران، موجبات ناامنی را در جامعه فراهم می کنند. چه کسی باید با آن مقابله کند؟

فرماندهان نیروی انتظامی با تشکیل پلیس یگان امداد درصدد هستند با توان، قدرت و اقتدار تمام در مقابل آن کسانی که قانون و نظم و انضباط را در جامعه به چیزی نمی شمارند و در مقابل قانون که متعلق به عموم مردم است سینه سپر می کنند بایستند و با آنان به مقابله بپردازد تا مردم احساس امنیت بیشتری کنند.
پلیس 110 و پشتیبانی و حمایت کننده ی واحدهای عملیاتی می باشد و در صورت احساس نیاز واحدها در تمام مأموریت های خود می توانند از این پلیس استفاده نمایند تا فرصت را از قانون شکنان و مهاجمان در تعرض به جان و مال و ناموس مردم گرفته و به آنان اجازه طمع نمودن و در غیبت کردن برای انجام رفتارهای مجرمانه را ندهد.
انتظارات مردم از پلیس 110 :

با توجه به وجود سلیقه ها در بین افراد یک جامعه هر کسی به نوعی انتظاراتی از پلیس دارند و این گونه نیست که دوست و دشمن، جاعل و عالم، قانون مدار و قانون شکن همگی نگاه ثابتی به یک سازمان آن هم با حساسیت ها و مسئولیت های انتظامی داشته باشد.
مردم دوست دارند در رفاه و آسایش باشند و در واقع امنیت داشته باشند براین اساس با توجه به وظیفه ای که بر دوش مأموران ناجا می باشد از آنان انتظار دارند در تأمین امنیت و رفاه و آسایش عمومی شهروندان تلاش کند.

همچنین تکریم با ارباب رجوع و برخورد مناسب پلیس در معابر شهری از دیگر انتظارات مردم و شهروندان است وقتی که اتفاقی برای شخصی به وجود می آید و نیاز است که پلیس در محل باشد در این هنگام حضور بهموقع پلیس در محل و ارشاد و راهنمایی فرد مذکور وقتی برخورد شایسته وی با فرد می تواند احساس آرامش و آسایش برای شهروند را به وجود آورد.

خوشبختانه امروزه پلیس با سامانه 110 به صورت فردی در خدمت شهروندان است و با تماس افراد با شماره تلفن 110 در موقع ضروری پلیس می تواند در سریع ترین زمان ممکن در محل حاضر شود و انتظارات قانونی مردم را برآورده سازد.

با توجه به اینکه جامعه ما جامعه ای جوان است یک برخورد زیبا همراه با عطوفت و همدردی پلیس با یک نوجوان و جوان می تواند اثری دیرپاتر و موثرتر از ده ها گفتار و سخنرانی و تبلیغات داشته باشد پلیس نماد حکومت و قانون گرایی است، لذا نقش او در اعتمادسازی بین مردم و گرایش درونی جامعه به قانون گرایی، اقتدار و احساس امنیت نقش منحصر به فرد است. امید است این فضای اعتماد روز به روز بین مردم و نیروی انتظامی عمیق تر و جلوه های زیبای آن همانا تولید امنیت و احساس امنیت می باشد متنوع تر گردد.

تعامل پلیس با مردم :
همانگونه که می دانید پلس همواره با عموم مردم و ملت یک کشور سروکار دارد و تلاش می کند تا تک تک شهروندان در آرامش و امنیت و رفاه و آسایش زندگی کنند و در واقع یکی از نیازهای با ارزش جامعه و مردم را به ارمغان می آورد.

در این راستا مسئولین ناجا همواره برای ایجاد ارتباط و تعامل بین مردم و پلیس در تلاش و کوشش هستند که از جمله آن می توان به برگزاری جلسات پرسش و پاسخ مردم و مسئولین ناجا در مساجد و حسینه ها پذیرش مردم برای دیدار و ملاقات درجهت بیان دیدگاهها و مشکلات و نیز رسانه ها هم در ایجاد تعامل بین مردم و پلیس نقش به سزایی دارند و تردیدی نیست که تعامل و همکاری هدفمند و گسترده ای که در طول سالهای گذشته بین نیروی انتظامی و رسانه های جمعی بوده است نتایج و فرآیندهایی را به دنبال داشته و آن را توسعه نظم و امنیت اجتماعی به عنوان یک خواست و حق عمومی در جامعه است.

همچنین برای نخستیم بار در تاریخ کشور با شعار «و حالا شما پلیس ما باشید» مردم،مسئولان نیروی انتظامی مسئولان نیروی اننظامی از طریق خط تلفم 197 تحت نظارت همگانی و آنان قرار می گیرند و شکایات و انتقادات و پیشنهادات مردمی به بازرسی کل ناجا منعکس می گردد.
سامانه 110 به عنوان سامانه فوریت های پلیسی، روزانه در سراسر کشور هزاران بار پذیرایی تلفن های گوناگون شهروندان ایرانی است تا هر ساعت از شبانه روز که به حضور پلیس نیازمندند حافظان امنیت را بر بالین خویش حاضر ببینند.
سازمان چطور به نیروی انتظامی خود بها می دهد :

با خاموش شدن آتش جنگ تحمیلی و به سامان آمدن تدریجی امر برنامه ریزی در کشور، نیروی انتظامی نیز کم کم مورد توجه قرار گرفت و در برنامه سوم توسعه کشور این نیرو با اهتمام ویژه مسئولان وقت از سال 79 جایگاه خویش را در متن برنامه بازیافت.

افزایش نیروی کادر و جایگزین ساختن و آنان با آموزش لازم و کافی به جای نیروهای وظیفه و احداث پاسگاههای جدید و افزایش تجهیزات ارتباطی، حمل و نقل و مخابراتی و نیز توسعه امکانات رفاهی و خدماتی کارکنان، امکانات درمانی، مهمانسراها، قرض الحسنه و سایر اماکن تفریحی استراحتی و رفاهی کارکنان از دستاوردهای توجه خاص برنامه ریزی سوم به ناجا بوده که سازمان در اختیار نیروی انسانی خود قرار داده و این امر باعث شده مردم شاهد ارتقاء سطح کیفی خویش در حوزه تأمین امنیت، خدمات سریع عملی شدن اقدامات و جلب مشارکتهای مردمی و بخش خصوصی بوده اند.

در سال های اخیر نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران تلاشهای زیادی را در جلب ارتقاء تحصیلی کارکنان خود انجام داده است که از جمله آن می توان به اعطاء بورسیه تحصیلی، وام تحصیلی و عدم جابجایی کارکنانی که مشغول تحصیل هستند و نیز ادامه درس به کسانی فاقد مدرک دیپلم بوده و اعطای دیپلم نظامی به این افراد اشاره نمود.
نیروی انسانی چقدر به سازمان خود بها می دهند :

هدف سازمان برقراری نظم و امنیت و رضایت مندی مردم از سازمان می باشد و برای دست یافتن به این امر مهم نیروی انسانی باید تلاش و کوشش خود کارش به طوری و خدمات رسانی به مردم سازمان را یاری نماید.

خدمت شبانه روزی پلیس در گرما، سرما و مناطق مختلف جغرافیایی فقط یک هدف می تواند داشته باشد و آن رفاه، آسایش و تامین امنیت آحاد مردم یک جامعه است که سازمان به دنبال آن است بنابراین تک تک کارکنان ناجا این امر را وظیفه خود می دانند و برای پیشرفت سازمان خود از جان و مال خود می گذرند و در این راه فدا می شوند به طوری که سالانه تعدادی از کارکنان ناجا در راه دفاع از امنیت جامعه شهید می شوند و این نشان می دهد که کارکنان ناجا جامعه خود را دوست دارند به سازمان خود اهمیت می دهند و برای پیشرفت سازمان هر کاری که بتواند انجام می دهند.

نتیجه گیری و پیشنهاد :
اهمیت امنیت روانی و احساسات امنیت برای مردن در حال حاضر برای جامعه کنونی، چنان مهم است که به یکی از مأموریت های مهم نیروی انتظامی تبدیل شده است.
در نیروی انتظامی امنیت در حال حاضر با یک نگاه «جامعه محور» نه آنکه «تهدید محور» مطرح می باشد.
امروزه هدف پلیس تأمین نظم و امنیت جامعه است برای دست یافتن به این امر مهم همه ی نهادها، ارگان ها و موسسات دولتی می بایست دست در دست هم داد. و در این راه تلاش و کوشش روز افزون نمایند خصوصاً نهادهای تربیتی مثل آموزش و پرورش.

در نیروی انتظامی سه عملیات در برابر همه حوادث انجام گیرد :
1 ) عملیات اطلاعاتی 2 ) روانی 3 ) انتظامی

باید توجه داشت که در بعضی مواقع عملیات روانی اول و عملیات انتظامی آخرین کاری است که باید به آن پرداخته شود. در بعضی موضوعات عملیات اطلاعاتی اول و عملیات روانی دوم است اما عموماً نقش عملیات روانی مهم و اساسی است.

پس این موضوع را همیشه باید درنظر داشت که احساس امنیت را به اشکال فوق در بین مردن ایجاد نمائیم و نیز ضرورت آموزش و پژوهش در نیروی انتظامی بسیار مهم می باشد.
آموزش علمی برای نیروی انتظامی می تواند دستاوردهای زیر را به ارمغان آورد تا امنیت و احساس آن را همیشه در بین مردم جاری سازد.
1 ) افزایش قدرت پیش بینی تحولات اجتماعی و مهیا شدن ذهنی و عملی برای رویارویی با آنها ؛
2 ) سهولت و سرعت در انجام بهینه مأموریت ها ؛

3 ) شناخت تخصصی جرایم و قوانین مرتبط با آنها.
پلیس می تواند با آموزش نوجوانان و جوانان با استفاده از روشهای متناوب از قبیل رسانه ها، سخنرانی، تبلیغات و حتی برخورد زیبا و با عطوفت پلیس با مردم و ایجاد ارتباط نزدیک با نسل جوان، ایجاد اعتماد سازی بین مردن و برخورد مقتدرانه با مخلان نظم و امنیت جامعه به هدف خود که تولید احساس امنیت در بین مردم و تأمین سلامت جامعه و ایجاد نظم و امنیت و انضباط اجتماعی است برسد.

منابع و مأخذ :
1 ) فصلنامه دانش انتظامی ، زمستان 81 ؛
2 ) فصلنامه علمی کاربردی معاونت اجتماعی ناجا، پاییز 82 ؛
3 ) پلیس آینده، مترجم غلام رضا زندی، 1379 ؛
4 ) کتاب همایش امنیت عمومی و وحدت ملی، زمستان 80 ؛
5 ) مجله نگهبان، شماره 93 ، 1385 .

ارزیابی نهایی کارورزی
نام و نام خانوادگی کاروز : شماره دانشجویی :
رشته تحصیلی : مرکز آموزشی :
تاریخ شروع کارورزی : تاریخ خاتمه کارورزی :
محل کارورزی :

شماره عوامل ارزیابی ضعیف متوسط خوب عالی توضیحات
1 جمع نمرات مدرس درس کارورزی
2 جمع نمرات سرپرست کارورزی
3 ارزیابی گزارشات کارورزی دانشجو

نام امضاء مدرس کارورزی :

نام و امضاء سرپرست گروه آموزشی :

گزارش بازدید مدرس کارورزی از محل
(ماه اول ماه دوم ماه سوم )
نام مدرس بازدید کننده : شماره گزارش :
تاریخ شروع کارورزی : تاریخ گزارش :
تاریخ خاتمه کارورزی : تاریخ بازدید :
نام و نام خانوادگی کارورز : شماره دانشجویی :
رشته تحصیلی : مرکز آموزشی :
آدرس محل کارورزی :
نام و مشخصات واحد صنعتی مربوطه :

شماره نظر مدرس کارورزی ضعیف متوسط خوب عالی ضریب
1 میزان فراگیری عملی در مدت مربوطه 4
2 میزان بکارگیری دروس و تئوریهای فراگرفته در عمل 3
3 میزان آمادگی کارورز در پاسخگویی به سوالات مطروحه 3

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
11:47 صبح

دانلود پروژه تحقیق روبیدیم ( Rubidium ) word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق روبیدیم ( Rubidium ) word دارای 9 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق روبیدیم ( Rubidium ) word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه تحقیق روبیدیم ( Rubidium ) word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه تحقیق روبیدیم ( Rubidium ) word :

روبیدیم فلزی نرم به رنگ سفید- نقره ای و جزء فلزات قلیایی است .این فلز بسیار واکنش پذیر است و به همین دلیل به صورت غیر ترکیبی در طبیعت یافت نمی شود.این عنصر درسال1861 توسط R. Bunsen, G. Kirchoff دانشمندان آلمانی کشف گردید .
به صورت گسترده ای در لپیدولیت، کارنالیت، پلوسیت وتعدادی از سنگهای معدنی کمیاب و همچنین همراه لیتیم در آب دریا ، شورابه ها و آب چشمه های طبیعی موجود است . روبیدیم در پوسته زمین فراوان تر از کروم ، مس ، نیکل یا روی است و حدود دو برابر فراوان تر از لیتیم در آب دریا است.این فلز از طریق الکترولیز یا کاهش شیمیایی کلرید مذاب آن بدست می آید. روبیدیم- 87 ایزوتوپ رادیو اکتیو این فلزاست.15 ایزوتوپ دیگر برای این عنصر شناخته شده است.
واژه rubidus به معنای قرمز پر رنگ است. روبیدیم در سال 1861 توسط Bunsen و Kirchoff در کانی لپیدولیت در هنگام استفاده از اسپکتروسکوپ کشف شد.
در ابتدا تصور میشد که عنصر روبیدیم از فراوانی کمی در طبیعت برخوردار است اما در حال حاضر تحقیات نشان میدهد که مقدار عنصر روبیدیم زیاد است. از لحاظ فراوانی در پوسته زمین، روبیدیم شانزدهمین عنصر محسوب میشود. روبیدیم در پولوسیت، لوسیت و زینوالدیت وجود دارد. این کانی ها حدود 1 درصد اکسید روبیدیم دارند. درصد روبیدیم در کانی لپیدولیت 1.5 درصد میباشد و استخراج روبیدیم از این کانی مصرف تجاری دارد. کانی های پتاسیم دار، مانند نمونه هایی که در دریاچه Searles کالیفرنیا یافت میشود، و کلرید پتاسیم از شورابهای میشیگان جز منابع تامین کننده این عنصر شیمیایی در آمریکا میباشند. همچنین عنصر روبیدیم همراه سزیم در نهشته های Bernic Lake مانیتوبا وجود دارد.
در دمای اتاق، روبیدیم به صورت مایع درمی آید. روبیدیم عنصر فلزی سفید – نقره ای و نرم میباشد که جز گروه آلکالی ها میباشد و دومین عنصری است که دارای خاصیت الکتروپزتیو و آلکالی است. روبیدیم در هوا میسوزد و با آب به شدت واکنش میدهد. با واکنشی که روبیدیم در آب انجام میدهد، هیدروژن ازاد میشود. همانند سایر فلزات گروه آلکالی، همراه عنصر جیوه، تشکیل آمالگام میدهد و همراه با طلا، سزیم، سدیم و پتاسیم آلیاژ تشکیل میدهد. رنگ روبیدیم بنفش مایل به زرد است. فلز روبیدیم از احیا کلرید روبیدیم با کلسیم و با استفاده از روشهای دیگری بدست می آید. روبیدیم باید در نفت یا در خلا یا در محیط خنثی نگهداری شود.
بیست و چهار ایزوتوپ روبیدیم شناخته شده است. به طور طبیعی روبیدیم از دو ایزوتوپ تشکیل شده است 85Rb و .87Rb روبیدیم 87 دارای 27.85 درصد روبیدیم طبیعی است و با نیمه عمر 4.9 x 1010 اشعه بتا متصاعد میکند. روبیدیم عنصر رادیواکتیو است و برای ظهور فیلمهای عکاسی حدود 30 تا 60 روز مورد استفاده قرار میگیرد. روبیدیم 4 اکسید تشکیل میدهد. این اکسیدها عبارت هستند از: Rb2O، Rb2O2، Rb2O3 و Rb2O4.
از آنجاییکه روبیدیم به راحتی یونیزه میشود، در ماشینهای یونی فضاپیماها مورد استفاده قرار میگیرد. سزیم در مقایسه با روبیدیم برای استفاده در فضاپیماها از کارآیی بیشتری برخوردار است. همچنین، روبیدیم به عنوان سیال در توربینهای بخار و ژنراتورهای ترموالکتریک که از اصول مگنتوهیدرودینامیک تبعیت میکنند، به کار برده میشود. در این ماشینها، یونهای روبیدیم با استفاده از گرمای دما بالا و عبور از میدان مغناطیسی تشکیل میشوند. یونهای روبیدیم توانایی هدایت الکتریسیته را مانند ژنراتور دارند و در نتیجه جریان الکتریکی از آنها تولید میشود. در لوله های خلا از روبیدیم به عنوان گاززدا استفاده میشود.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
11:47 صبح

دانلود پروژه تحقیق زندگینامه نویسندگان word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق زندگینامه نویسندگان word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق زندگینامه نویسندگان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه تحقیق زندگینامه نویسندگان word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه تحقیق زندگینامه نویسندگان word :

پورداوودابراهیم پورداوود در سال خورشیدی در رشت تولد یافت و علوم مقدماتی را در رشت فرا گرفت و سپس مدتی به تحصیل طب پرداخت ولی تحصیلات پزشکی را ناتمام گذاشت و مدتی به خارج از ایران سفر کرد و به آلمان رفت . پس از مراجعت به سمت استاد در دانشگاه تهران مشغول کار شد. از تألیف های او می توان: گاتها، ویسپرد، ایرنشاه، سوشیانس، هر مزد نامه، فرهنگ ایران و باستان را نام برد. پورداوود از محققان بزرگ ایران بود که عمری را صرف تحقیق در تعالیم زرتشت و ادبیات و فرهنگ ایران باستان نموده و در شناساندن زرتشت به ایرانیان سهم بسزائی داشته است. پورداوود در آبان ماه در گذشت.ابوسعیدیمحمد صالح ابوسعیدی در سال در کرمان تولد یافت و پس از پایان تحصیلات خود در دانشکده حقوق در وزارت دارایی استخدام گردید. در سال به استخدام شرکت نفت در آمد. ابوسعیدی مردی وارسته و زحمتکش بود و علیرغم گرفتاری های اداری آ ثار زیادی در مجله هایی همچون مجله یغماو کاوش به چاپ رسانید. از آثار چاپ شده از (( خانواده و تربیت اولاد)) و ترجمه ی(( بنیاد نو در فلسفه )) می توان یاد کرد.از زمان فوت چیزی در منبع درج نشده است.اقبالاز نویسندگان بزرگ و مورخان بنام ایرانیان است و در سال در آشتیان متولد شد ودر سال در گذشته است. اقبال علیرغم اینکه از یک خانواده ی مستمند و فقیر بوده در دارالفنون به تحصیل پرداخت و بعد از فارغ التحصیل شدن ، در دارالمعلمین به تدریس پرداخت. یکی آثار برجسته ی او تاریخ مغول است. مقالات او در دوره ی پنج ساله مجله ی یادگار که خود صاحب امتیاز و مدیرش بود، به چاپ رسانده است.دهخدا

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
11:47 صبح

دانلود پروژه مقاله نوجوانی word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله نوجوانی word دارای 65 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله نوجوانی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله نوجوانی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله نوجوانی word :

نوجوانی

مرحله ای از مراحل تحول و رشد انسان است که محدوده سنی آنرا بین 11-12 سالگی تا 18-19 سالگی می دانند. البته این محدوده سنی به زعم برخی صاحب نظران به 3 مرحله ابتدای نوجوانی از 11 تا 15 سالگی؛ اواسط نوجوانی 14 تا 17 سالگی و اواخر نوجوانی از 17 سالگی به بعد تا 18 یا 19 سالگی تقسیم می شود. این مرحله را با رشد سریع قد و وزن و تغییرات فیزیولوژیکی متناسب می دانند که البته جنبه های روان شناختی و ارتباطی نوجوان نیز در این دوره، تغییرات قابل توجهی خواهد داشت.
پدیده قابل ملاحظه ای که در این مرحله اتفاق می افتد و از آن به نوعی تعبیر به بحران می کنند، بلوغ نام دارد. در واقع بلوغ به اولین مرحله نوجوانی اطلاق می گردد؛ یعنی آن زمان که بلوغ جنسی بارز می شود.

پدیده بحرانی دیگر در دوره نوجوانی، بحران هویت است؛ نگرانی در مورد جواب این سئوال که « من کیستم؟ » و در همین حین استقلال (موجودی مستقل و جدا شدن) را تمرین می کند.
نگرش شایعی که درباره دوره نوجوانی وجود دارد اینکه، هم از نظر والدین و هم از نظر نوجوانان این دوران، دورانی دشوارتر از سالهای اولیه کودکی قلمداد شده است، لذا افراد را با دشواری هایی مواجه می کند. این مواجهه گویا فراموشی بزرگسالان از دشواری های دوران نوجوانی خودشان را تایید می کند و چنین وضعیتی می تواند به همدلی و تفاهم با نوجوان آسیب بزند. در همین راستا برای بررسی تغییرات چند جانبه دوران نوجوانی، به نظر می آید داشتن دیدگاه جامع و چند بعدی می تواند به جمع بندی مطالب و فهم این دوره کمک کند.

دیدگاه زیستی – روانی و اجتماعی ) Biopsychosocial (
با توجه به این مدل می توان به جنبه های فیزیولوژیکی، روان شناختی و ارتباطی نوجوان و نوجوانی پرداخت.
از دیدگاه زیستی؛ ورود به مرحله نوجوانی منجر به افزایش فعالیت غده هیپوفیز به صورتی می شود که هورمون هایی را که قبلاً ترشح نمی کرد، ترشح کند. ترشح این هورمون ها، به نوبه خود منجر به فعالیت غدد داخلی دیگر شده، ترشح هورمون های دیگر را باعث می شود؛ مثل هورمون های جنسی و هورمون های رشد. این هورمون ها و هورمون های دیگر از راه های پیچیده ای با هم در کنش متقابل هستند تا پیشروی منظم رشد جسمانی و فیزیولوژیکی را برانگیزند. آنچه در این دوره اتفاق می افتد جهش نموی نوجوانی است که به میزان ازدیاد سریع قد و وزن اطلاق می گردد و با بلوغ جنسی توام است.

* بخاطر ازدیاد سریع قد و وزن در این دوره، نیازهای غذایی نوجوانان در سال های رشد به طور چشمگیری افزایش می یابد.
* بخاطر تفاوت در رشد اعضاء مختلف بدن (تغییر در تناسب اعضاء بدن)، نوجوانان موقتاً احساس ناخوشایندی پیدا می کنند. اظهار نظرات والدین در خصوص تغییرات جسمی نوجوان می تواند هم آسیب زننده باشد و هم آرامش بخش و اطمینان دهنده.

* رشد عضلات بدن و استخوان ها بخصوص در پسرها، باعث می شود سازگاری آنها با مرکز ثقل بدن و مرکز زمین بهم بریزد. گزارشی که والدین در این مقطع می دهند این است که « نمی دانیم چرا هر چی پسرمان بزرگتر می شه، به جای اینکه منظم بشه، شلخته تر می شه و برای انجام کارهای شخصی اش تنبلی می کند». نوجوان تا هنگامی که بتواند با افزایش حجم عضلات و در کل افزایش قد و وزنش کنار بیاید و سازگار بشود به زمان نیاز دارد و والدین هم می توانند با درک این موضوع، به نیاز آنها احترام بگذارند و این موضوع برای آنها بسیار همدلانه و خوشحال کننده است. به آنها اعتماد به نفس می دهد.
* تغییرات رشدی و نیاز به سازگاری با آن باعث می شود نوجوانان به خصوصیات جسمانی خود توجه بسیاری داشته باشند. به خوش تیپ بودن خودشان خیلی اهمیت می دهند. تصور آنها از خوش تیپی خیلی تحت تاثیر نظرات والدین، گروه همسالان، فرهنگ بومی و واردات فرهنگی کشورهای دیگر است. آنچه که اهمیت دارد توجه به این مسئله است که تصویر ذهنی آنها از خودشان به شدت تحت تاثیر تغییرات جسمی و فیزیولوژیکی قرار دارد. این همان Body Image یعنی تصویر بدن است. نوجوانی که در دوران کودکی و در سنین دبستان به تصویر ثابتی از جسم خودش رسیده است، این تصویر دردوران نوجوانی از اواخر دوره راهنمایی، بهم می ریزد و به شدت عزت نفس او را درگیر می کند. او اگر در این درگیری بتواند سازگاری متناسبی با این تغییرات وسیع بدست آورده و به یک تصویر واضح و قابل قبول از خودش برسد، شاهد اعتماد به نفس بالا در او خواهیم بود. این تصویر به او کمک خواهد کرد که بتواند به بخشی از جواب این سئوال که « من کیستم » برسد و اگر نرسد، اعتماد به نفس او تحت تاثیر این آشفتگی، پایین آمده، حتی تاثیر آن در کارکرد و حوزه های دیگر را شاهد خواهیم بود؛ مثل خانواده، ارتباط با همسالان، مدرسه و ; .
آنچه که والدین گزارش می دهند اینکه «پسر ما نمی دانیم چرا همش وقتش را جلوی آینه می گذراند. او از ما خواسته یک آینه قدی داخل اتاقش نصب کنیم. وقتی می خواهیم برویم مهمانی، از دستش کلافه می شویم، همش بهانه میاره که لباس ندارم و همش ما را معطل خودش میکند».
از دیدگاه روان شناختی؛ آنچه اهمیت دارد والدین به آن آگاه باشند این است که نوجوان بخاطر رشد توانایی شناختی که به نوعی اشاره به ورود او به سطح تفکر عملیات صوری (انتزاعی) دارد. علاوه بر اینکه درباره خودش زیاد فکر می کند، تصور می کند دیگران هم با موشکافی عیبجویانه، خصوصیات شخصیتی، احساسات، رفتار و ظاهر او را زیر نظر دارند. این تصور باعث می شود که نوجوان بیشتر به خودش مشغول شود؛ چیزی که از سمت والدین ابراز می شود این است که در چنین موقعیت هایی، « فرزندمان می گوید که شما بروید من نمی آیم».در اینجا باید به پیامی که نوجوان به ما انتقال می دهد توجه کرد. او از طریق نیامدن هم بخشی از فشاری که احساس می کند را کنترل می کند و همه اینکه فرصت می کند به خودش بیشتر بپردازد. مکرر از سمت والدین گزارش می شود که « نمی دانیم چرا فرزند ما در این دوره گوشه گیر شده، بیشتر توی خودش است و وقتی می خواهد در مورد مسئله ای اظهار نظر بکند، فلسفه می بافد و غلو می کند». او با این کار همانطور که گفته شد، هم بخشی از اضطراب درونی اش را کاهش می دهد، هم اینکه بخاطر رشد شناختی اش که به او توانایی فکر کردن درباره خودش و پیرامونش را می دهد، توانایی فرضیه سازی واستدلال کردن را تمرین می کند. فلسفه بافی یک مکانیزم دفاعی روانی برای اوست که او در این دوره به آن نیاز دارد. رشد شناختی نوجوان را می توان در جنبه های مختلف دید؛ توانایی تفکر صوری به نوجوان این امکان را می دهد که علاوه بر توجه به وضعیت موجود امور، بتواند وضعیت احتمالی امور را نیز پیش بینی کند. او به مدد این توانایی همیشه موجود و ممکن را مقایسه می کند و کشف می کند که غالباً آنچه موجود است چیزی کم دارد. او کشف می کند پدر و مادرش که تا یک زمان در چشم او موجودی آرمانی محسوب می شدند، موجوداتی زمینی هستند. می تواند در ارزش های پدر و مادر شک کند، آنها را با ارزش های پدر و مادرهای دیگر که نوجوانان خود را بیشتر درک می کنند مقایسه کند. آگاهی نوجوان از تفاوت بین موجود و ممکن، به سرکش شدن او کمک می کند. چیزی که به وفور در این دوران مشاهده می شود انتقاد سرسختانه آنان از نظام های اجتماعی، سیاسی و مذهبی خانوده و اجتماعش و اشتغال ذهنی آنان به ساختن نظام های جانشین (که غالباً بسیار مفصل و نظری است) می باشد. این وضعیت در واقع انعکاسی از توانایی او در عملیات انتزاعی (صوری) است و به نوعی برای او تمرین توانایی های شناختی و استقلال محسوب می شود.
قبل از اینکه وارد موضوع استقلال بشویم و به نیاز نوجوان برای تامین این حس بپردازیم، مسئله بلوغ جنسی نوجوان را مورد بررسی قرار می دهیم که این پدیده بر روی نوجوان چه تاثیری می گذارد؟
نوجوان از طرق چندی به مسئله بلوغ جنسی خود می رسد، بعد از بررسی صفات ثانویه جنسی، احتلام شبانه است. تجربه ای که به غایت برای نوجوان بکر و شگفت انگیز می باشد اما برای والدین! نمی دانیم؟ نمی دانیم که آنها وقتی با این مسئله یعنی بلوغ جنسی فرزندشان روبه رو می شوند چه واکنشی نشان می دهند؟ حتی اگر نحوه پاسخ و عکس العمل والدین در وهله اول در اولین پاسخ نوجوان به بلوغ جنسی اش نقش نداشته باشد (کمتر نقش داشته باشد) در پاسخ بعدی نوجوان و احساس بلوغ جنسی (هویت جنسی) او نقش بسیار بسزائی دارد.
بسیاری از پسرها و دخترها، به خصوص در اولین سالهای نوجوانی آموزش لازم را از والدین، مدرسه یا همسالان نمی گیرند و با ترس های بیجا، خود را شکنجه می دهند و در خلوت خود هزار بار خود را شکنجه می دهند. اساساً نوجوان در فضای زیستی ای به سر می برد که تقریباً هر چیزی ممکن است معنای جنسی برای او داشته باشد. هرچند نوجوان به توانایی خود در نعوظ به عنوان نشانه مردانگی افتخار کند ولی در عین حال ممکن است از اینکه نمی تواند این واکنش را کنترل کند دچار احساس شرمندگی و نگرانی شود. از اینکه بخواهد درکلاس بایستد احساس نگرانی کند.

پدیده بلوغ و روبه رو شدن با صفات ثانویه جنسی، نگرش های جنسی و جنسیتی والدین را درگیر می کند. برخی مواقع نحوه رفتار و طرز فکر والدین از پدیده بلوغ جنسی فرزندشان به نگرش آنها به جنسیت خودشان مربوط می شود. والدینی که نگاه شرم گونه در موردمسائل جنسیتی خودشان دارند و یا هر گونه رابطه بین دو جنس را گناه آلود یا کثیف می پندارند، این نگاه را به پدیده بلوغ جنسی فرزندشان هم دارند. در واقع ممکن است در اعماق ذهن خود بلوغ را نوعی آفت یا آسیب به محصول پاک و سالم خود (کودک قبلاً خود) ببینند نه یک شکفتگی و توانمندی و بالندگی. برخوردهای تحقیرآمیز با تغییراتی مثل تغییر صدا، سبیل درآوردن و غیره آسیب جدی به احساس هویت جنسی و اعتماد به نفس نوجوان می زند. در صورتیکه والدین برخود معقولانه و درستی داشته باشند، بسیاری از واکنش های منفی این دوره یا از بین می رود یا کمتر می شود. پس لازمه برخورد درست و صحیح با این مسئله، آگاهی و آرامش خود آنهاست. اکثر اوقات دیده شده که ترس از وارد شدن به این مسئله، باعث پاک کردن صورت مسئله شده است.
پدیده بسیار مهم دیگر، استقلال طلبی نوجوان است؛ « من مخالفت می کنم پس هستم». پیش رفتن به سوی استقلال از تکالیف اصلی نوجوانان است. اگر نوجوان نتواند تضاد بین تداوم احساس وابستگی به والدین ومیل به استقلال را حل کند دچار مشکلاتی خواهد شد. نوجوان باید این توانایی را در خودش ایجاد کند تا در حدی منطقی از والدینش جدا شود و استقلال بدست آورد. در غیر این صورت به سختی می تواند با همسالانش روابطی معقول داشته یا در آینده رفتار جنسی معقولانه ای داشته باشد وجهت گیری شغلی و احساس هویت او نیز دچار مشکلاتی خواهد شد.
استقلال واقعی از والدین کار چندان ساده ای نیست. انگیزه ها و مشوق های وابستگی و استقلال هر دو قوی هستند و باعث می شوند که نوجوان دچار تضاد شود. این مسئله که نوجوان تا چه حد در مواجهه با مستقل شدن دچار مشکل می شود به طور کلی به سه چیز بستگی دارد: الف) نگرش های کلی اجتماعی درباره استقلال نوجوانان در فرهنگی که نوجوان در آن زندگی می کند، ب) شیوه های فرزند پروری و الگوی رفتاری که والدین نوجوان به او نشان می دهند، و ج) کنش متقابل با همسالان.
از دیدگاه اجتماعی (ارتباطی)؛ درباره ارتباط با گروه همسالان، آنها این امکان را بوجود می آورند که نوجوان چگونگی کنترل رفتار اجتماعی را بیاموزد، در او مهارت های مربوط به سنش ایجاد شود و نیز مسائل و احساساتش را با آن ها در میان بگذارد. این نباید سبب گلایه خانواده ها شود که چرا نوجوانشان به گروه همسالان توجه می کند. تاثیرپذیری از گروه همسالان طبیعی است اما اگر خانواده سیستم ارزشی خود را به صورت یکدست و بدون اختلاف نظر و تغییر دائم رای و همراه با حاکمیت استدلال و منطق (به دور از زور و خشونت) ارائه کرده باشد، نهایتاً نوجوان الگوهای خانواده را اجرا خواهد کرد. والدین زمانی می توانند بیشترین نفوذ را در فرزندان خود داشته باشند که آنان را درک کنند و مشتاق کمک به آنان باشند. علاوه بر این نوجوانانی که چنین والدینی دارند نیازی نمی بینند بین نفوذ والدین و بهترین دوستان خود تفاوتی قائل شوند. نوجوانانی که اعتماد به نفس بیشتری دارند و به خود متکی ترند می توانند بی آنکه به شدت متکی به والدین یا همسالان باشند و به تفاوت بین همسالان و والدین اهمیتی بدهند، از تجارب همه آنها استفاده کنند.
واقعیت این است آنچه که ما شاهد آن در رفتار نوجوانان هستیم (کارکردها)، از درون ارتباط ما با نوجوان برمی خیزد. به عبارتی کیفیت ارتباط ما با نوجوان چگونه است؟ نوجوان چه ادراکی از شیوه های ارتباط والدینشان با آنها دارند؟ این همان است که به سبک های فرزند پروری معروف است که در زیر به آنها اشاره می کنم.
برخی از والدین ممکن است خودکامه باشند(صرفاً به نوجوان بگویند چه باید بکند).
ممکن است مقتدر باشند ( نوجوان می تواند اظهار نظر کند ولی در تصمیم گیری دخالتی ندارد).
دموکرات یا قاطع و اطمینان بخش باشند (نوجوان در بحث هایی که به رفتارش مربوط می شود آزادانه شرکت می کند و حتی ممکن است تصمیم گیری هم بکند، ولی اقتدار نهایی در دست والدین باقی می ماند).
مساوات طلب باشند (بین والدین و فرزندان چندان تفاوتی از لحاظ نقشی که دارند وجود ندارد).
سهل گیر باشند (تصمیمها در جهت خواسته های نوجوان گرفته می شود و نوجوان آزاد است به خواسته های والدین اعتنائی نکند).
شواهد نشان می دهد که والدین دموکرات و قاطع اطمینان بخش به احتمال بالایی، فرزندانی دارای اعتماد به نفس بالا، عزت نفس زیاد و مستقل و با احساس مسئولیت دارند. این نوجوانان احساس میکنند مورد مهر و محبت هستند و والدینشان به قدر کافی به آنان آزادی می دهند و معتقدند که والدین در مورد « عقاید، قوانین یا اصول طرز رفتار مسئولانه» منصف هستند. چنین والدینی روابط کلامی را تشویق می کنند و وقتی که از اقتدار خود به عنوان والدین استفاده می کنند و نوجوان را از چیزی منع می کنند یا از اوانتظار دارند، برایش این وضعیت را توضیح می دهند. چنین ارتباطی نوجوان را تشویق میکند تا با والدین خود همانند سازی کند. همانند سازی که بیشتر بر اساس محبت واحترام والدین به نوجوان است نه بی اعتنایی و سهل انگاری. آنان با سرمشق دهی به نوجوان نشان می دهند که خود مختاری ممکن است، ولی در چهارچوب دموکراتیک.

روان شناسی نوجوانی
(مسائل اساسی در مطالعه روان شناسی رشد و نوجوانی)
1-نکات اساسی در روان شناسی رشد
روانشناسی رشد را می توان هم به صورت دوره های سنی و هم به شیوه موضوعی ارائه کرد. روانشناسی رشد علمی است که فرآیند تحولات نسبتاً نظامدار زیستی شناختی، عاطفی و اجتماعی فرد در طول زندگی از لحظه انعقاد نطفه تا هنگام مرگ مطالعه می‌کند. منظور از تحولات نظامدار تغییراتی است که معمولاً با نظم معین رخ می‌دهد و در یک زمان نسبتاً طولانی دوام می آورد. با توجه به جوانب مختلف رشد (زیستی، شناختی، روانی و رفتاری) و با ملاحظه اصلی ترین وجوه تشابه و تفاوت رشد روانی در سنین مختلف و نمودهای آن در دوره های زندگی تقسیم بندی زیر را به عمل آورده‌اند.
دوره پیش از تولد
دوره شیرخواردگی
دوره کودکی اول
دوره کودکی دوم
دوره نوجوانی
دوره جوانی
دوره میانسالی
دوره پختگی
دوره پیری
(انعقاد نقطه تا تولید
(تولد تا 2 سالگی)
(کودکستانی) 2-6 سالگی
(دبستانی) 6-12 سالگی
12 تا 20 سالگی
20 تا 30 سالگی
30 تا 50 سالگی
50 تا 65 سالگی
65 سال به بعد
بقیه مقاله در ادامه متن !
دوره های سنی که در این تقسیم بندی ارائه شده سنین متوسط و تقریبی است. هر یک را می توان به دوره های کوتاهتر نیز تقسیم کرد. برای مثال می توانیم دوره نوجوانی را به سه دوره کوتاهتر اوایل، اواسط و اواخر بلوغ تقسیم کنیم. مثلاً ممکن است یک دختر معین در سن 10 سالگی بلوغ خود را آغاز کند در حالی که سن شروع بلوغ یک پسر معین چه بسا در 15 سالگی باشد همچنین یک نوجوان بالغ ممکن است زندگی خانوادکی نیز تشکیل داده و صاحب فرزند نیز شده باشد و عملاً در اواسط دوره نوجوانی جای گرفته باشد آغاز و پایان هر یک از دوره های رشد ناشی از تأثیر و تأثر متقابل عوامل مختلف زیستی، روانشناختی، اجتماعی و فرهنگی است.
(نظریه تحلیل روانی در رشد نوجوانی)
در میان نظریه های روانشناسی کمتر نظریه ای را می توان یافت که به اندازه نظریه تحلیل روانی (روان تحلیل گری) بر روانشناسی جدید تأثیر بخشیده باشد. این نظریه را فروید پزشک اتریشی ارائه کرد که در آن طبیعت آدمی به صورتی متفاوت از پیش مطرح می شود در این نظریه زندگی فرد تحت تأثیر انگیزش ها و تعارضات عمدتاً ناآگاهانه است و شخصیت فرد بر اساس تجزیه های اولیه زندگی او شکل می گیرد محور نظریه فروید این است که آدمی دارای نیازهای نیرومند زیستی است که باید برآورد شوند به نظر او هر فردی برخوردار از مقدار معینی انرژی روانی است که آن را صرف ارضای غرایز خود می‌کند به تدریج که کودک رشد می‌کند این انرژی روانی در سه بخش شخصیت یعنی نهاد، خود و فرا خود تقسیم می شوند. مشکلات روانی موقعی بروز می‌کند که این مقدار معین از انرژی روانی به صورت نامتعادلی بین نهاد، خود و فرا خود توزیع می شود. نظریه تحلیل روانی، نوجوانی را ناشی از افزایش غریزه می داند که به مرجله نهفتگی پایان می‌دهد و به دنبال آن توجه دوباره به مسأله ادیپی و کشش نوجوان به جنس مخالف و تراز انتقام جنس موافق پدیدار می شود در این مرحله با رشد نظام باز تولید و از جمله افزایش هورمونی درگیری و فشار شدید جنسی ایجاد می‌شود و در نتیجه بر کنترل غریزه جنسی مرحله نفهتگی پایان می‌دهد در این مرحله هدف اصلی غریزه جنسی همان باز تولید زیستی است اما یادگیری چگونگی برخورد جامعه پسند با نیروی جنسی تعارضاتی برای هر فرد همراه است نیروی لیبیدو در دوره نوجوانی و اوایل جوانی صرف فعالیتهایی از قبیل دوست یابی، دست یابی به خصوصیات شغلی، ابراز عشق و ازدواج می شود و مقدمات ارضای رشد یافته غریزه جنسی از طریق صاحب فرزند شدن فراهم می آید فروید معتقد است که آدمی تا پایان عم در همین مرحله باقی می ماند.
(رشد هویت و مبارزه برای استقلال)
رشد هویت را معمولاً یکی از جنبه های (رشد خود) به حساب می آورند رشد خود یک مبحث مهم در روانشناسی رشد است که معمولاً موضوع های آن عبارتند از: رشد خودانگار یا مفهوم خود، عزت نفس یا ارزش نهادن بر شایستگی خود، رد انگیزش پیشرفت و خود انگاره تحصیلی، رشد کنترل خود، رشد شناخت دیگران با رشد شناخت اجتماعی و رشد هویت.

رشد هویت:پدیده نوجوانی با این پرسش اساسی همراه است که نوجوان از خود می‌پرسد (من کیستم؟) این پرسش را که چند سال ادامه خواهد یافت (جستجوی هویت می نامند) در واقع مسأله این است که چه می شود که هیچ فردی نه مانند کسانی می شود که قبل از او در این جهان زیسته اند مانند کسانی خواهد شد که پس از او به این جهان خواهند آمد. نوجوانیکه با این پرسش اساسی رو به رو است می داند که به زودی باید مسئولین زندگی خویش را شخصاً بر عهده گیرد و از خود می پرسد: باید چگونه زندگی کنم؟ چه حرفه ای را باید انتخاب کنم؟ در ارتباط با جنس مخالف و زندگی خانوادگی آتی خود چه خواهم کرد؟ با کدام باورها و ارزشها باید زندگی کنم؟ با ارتباط با جنس مخالف و زندگی آتی خود چه خواهم کرد؟ پاسخ به این پرسش ها آسان نیست و معمولاً با مقداری تشویق نیز همراه است. شاید بتوان گفت تشویق والدین کمتر از خود نوجوانان نیست نوجوانانی که سعی می‌کند بال های خود را بگشایند و به دنیای خاص خویش پرواز کنند و والدینی که گاهی به دلیل وابستگی به فرزند خود و استقلال جویی او نگرانند و گاهی به دلیل مخاطراتی که در پرواز غیر قابل پیش بینی از آشیانه ی مألوف، در کمین نوجوان آن هاست اساس ایمنی نمی کنند. در این میان ممکن است نوجوان دچار این احساس شود که والدین او به جای آنکه کمکش کنند وی را آرام و به حال خود نمی گذارند.
رشد مفهوم خود:توصیفی که کودک پیش دبستانی از خود ارائه می‌دهد یک توصیف کاملاً عینی است و به ویژگی های جسمی، وسایلی که مال اوست و فعالیت هایی که می تواند انجام دهد مربوط می شود از سن 8 سالگی کودک می تواند با استفاده از اسنادهای روانی درونی خود را توصیف کند. در سن و سال نوجوانی، خودانگاره فرد کاملتر و انتزاعی می شود و نه تنها شامل توصیف صفات کیفی او (حالات، باورها و ارزش ها) بلکه در بر گیرنده دانش وی درباره چگونگی تعامل این ویژگی ها با یکدیگر و عواملی که به رفتار او تأثیر می گذارند نیز هست.
عزت نفس: عزت نفس یا ارزش نهادن به ویژگی های خود در حدود سن 8 سالگی آشکار می شود و کودک به تعریف از شایستگی های جسمی، رفتاری، اجتماعی و دروسی خود می پردازد و یک ارزش عمومی برای خود قائل می شود هر چند کودکان از نظر شایستگی هایی که به خود نسبت می دهند با یکدیگر متفاوتند اما عمدتاً ارزش‌های مشابهی را پر اهمیت تلقی می کنند. در آغاز نوجوانی معمولاً این عزت نفس در گروهی از نوجوانان قدری کاهش می یابد اما بسیاری از نوجوانان می توانند با تغییرات بدنی و روانی و اجتماعی خود سازگار شوند و به تدریج که سال اول بلوغ را پست سر می گذارند عزت نفس بیشتری پیدا می کنند. عزت نفس در نوجوانانی که از یک سو در محیط خانوادگی گرم و حمایت کننده و آزاد زندگی می کنند و از سوی دیگر در مسائل تحصیلی و شخصی و اجتماعی توفیق کافی دارند قویتر است. عزت نفس نتیجه ی ارزشیابی خودانگاره است بیشتر نوجوانان به طور فزاینده ای یک خود ایده آل را که در مقایسه ی دائمی با خود واقعی آنان است در خویشتن رشد می دهند نتیجه این ارزشیابی، احساس خوب بودن یا خوب نبودن خود است همزمان با فاصله گرفتن از بزرگسالان و مبارزه برای استقلال در اوایل نوجوانی، خودآگاهی و انتقاد از خود در نوجوانان زیاد می شود. خیال پردازی و آزمایش های واقعی و رقابت پیشگی اواسط دوره نوجوانی به تدریج بر رشد عزت نفس منجر می شود. تجاربی که نوجوان در جریان ایفای نقش ها بدست می آورد و رفتارهای مناسب مورد پذیرش و تقویت دیگران، موجبات تلفیق و هماهنگی عناصر تشکیل دهنده خود در اواخر دوره نوجوانی را فراهم می آورد و سبب می شود تا او به یک خود نسبتاً منسجم تبدیل یابد این امر ثبات عزت نفس در نوجوان و انگیزه پیشرفت او را فراهم می سازد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

<   <<   61   62   63   64   65   >>   >