سفارش تبلیغ
صبا ویژن

95/6/30
12:2 عصر

دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word :

بخشی از فهرست دانلود پروژه تحقیق ابرسانا word

مقدمه
ریشه لغوی
ابر رسانایی
مهمترین خواص ابررساناها
اندازه گیرى مقاومت ابررسانا
تکنولوژى ابررسانا ها
انواع ابر رسانا
رفتار مغناطیسی ویژه یک ابر رسانا
خاصیت منحصر به فرد ابر رسانا

منابع:


اگردمای فلزات مختلف را تا دمای معینی(دمای بحرانی) پایین اوریم پدیده شگرفی در انها اتفاق می افتد که طی ان به ناگهان مقاومتشان را در برابرعبور جریان برق تا حد صفراز دست خواهند داد .وتبدیل به ابررسانا خواهند شد.(البته موادی مانند نقره نیز هستند که مقاومت ویژه شان حتی در دمای صفر درجه کلوین نیز صفر نمی شود).هرچند در این دما میتوان بسیاری از مواد را ابر رسانا نمود محققا ن برای رسیدن به چنین دمایی مجبورند از هلیم مایع ویا هیدرژن استفاده کنند که بسیار گرانند .
امروزه ابر رسانایی را در موادی ایجاد می کنند که دمای بحرانیشان زیادتر از درجه کلوین است که برای رسیدن به چنین دمایی از ازت مایع استفاده می کنند که نقطه جوشش درجه کلوین است.
ریشه لغوی
ابر رسانا به معنی فوق رسانا می‌باشد و در واقع می‌توان گفت که این واژه در مورد رسانایی فوقالعاده قوی بکار می‌رود و اجسامی را که دارای این خاصیت باشند، اجسام ابر رسانا گویند.
ابر رسانایی
رسانایى خاصیتى از مواد است که باعث انتقال انرژى الکتریکى در آنها مى شود. این خاصیت در مواد مختلف، یکسان نیست. طلا و نقره رسانا هاى خیلى خوبى هستند در حالى که شیشه یا پلاستیک اصلاً رسانا نیستند. مانعى در برابر رسانش الکتریکى است که مقاومت نامیده مى شود. تغییرات جزیى ترمودینامیکى و الکترو مغناطیسى، روى آن تاثیر مى گذارد.بشر همواره مى خواسته که راه هاى تولید انرژى را ارزان تر کند و یکى از بهترین گزینه ها براى کم کردن هزینه کشف موادى است که مقاومت کمترى دارند. اما در بعضى از مواد وقتى که به یک دماى خاص برسیم، تغییرى در حالت ماده به وجود مى آید که به آن ابررسانایى مى گویند. در این حالت مقاومت الکتریکى از بین مى رود به طورى که جریانى که در یک حلقه ابررسانا تولید مى شود تا صد هزار سال بدون تغییر باقى مى ماند!
پژوهش برای بررسی تغییر مقاومت الکتریکی اجسام در دماهای پائین برای نخستین بار توسط دانشمند اسکاتلندی جیمز دئِور در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. در سال 1864، دو دانشمند لهستانی به نامهای زیگموند روبلوفسکی و کارل اولزفسکی که روشی برای برای مایع ساختن اکسیژن و نیتروژن، یافته بودند، به بررسی خواص فیزیکی عناصر و ازجمله مقاومت الکتریکی در دماهای خیلی کم ادامه دادند و پیش‌بینی نمودند مقاومت الکتریکی در دماهای کم به شدت کاهش می‌یابد. روبلوفسکی و اولزفسکی نتایج فعالیت خود را در سال 1880 منتشر ساختند. بعد از آن دِئور و فلمینگ نیز پیش‌بینی ‌خود را مبنی بر الکترومغناطیس شدن کامل فلزات خالص در دمای صفر مطلق بیان داشتند. البته دئور بعدها تئوری خود را اصلاح و اعلام داشت مقاومت اینگونه فلزات در دمای مورد اشاره به صفر نمی‌رسد اما مقدار بسیار کمی خواهد بود. والتر نرست نیز با بیان قانون سوم ترمودینامیک بیان داشت که صفر مطلق دست‌نیافتنی است. کارل لیند و ویلیام همپسون آلمانی در همین زمانها روش خنک‌سازی و مایع ساختن گازها با افزایش فشار را به ثبت رساندند.
در سال 1900، نیکلا تسلا که با سیستم خنک‌سازی لیند کار می‌کرد، پدیده تقویت سیگنالهای الکتریکی را با سرد شدن اجسام که درنتیجه کاهش مقاومت آنها بود، مشاهده و به ثبت رساند. سرانجام خاصیت ابررسانایی توسط پروفسور هلندی، کمرلینک اونز، در سال 1911 و زمانی‌که وی سرگرم آزمایش تئوری دئور بود، در دانشگاه لیدن مشاهده شد. اونز دریافت که اگر جیوه در هلیم مایع یعنی حدود 2/4 درجه کلوین قرار گیرد، مقاومت الکتریکی آن از بین می‌رود. سپس یک حلقه سربی را در دمای 7 درجه کلوین ابررسانا نمود و قوانین فارادی را بر روی آن آزمایش کرد و مشاهده نمود وقتی با تغییر شار در حلقه جریان القایی تولید شود، حلقه سربی بر عکس رساناهای دیگر رفتار می‌نماید. یعنی بعد از قطع میدان تا زمانی‌که در حالت ابر رسانایی قرار دارد، جریان الکتریکی را تا مدت زیادی حفظ می‌کند. به عبارت دیگر بعد از به وجود آمدن جریان الکتریکی ناشی از میدان مغناطیسی در یک سیم ابررسانا، سیم حتی بدون میدان خارجی یا مولد الکتریکی نیز می‌تواند حامل جریان باشد. اونز این رخداد را در آزمایشگاه دانشگاه لیدن با ایجاد جریان ابررسانایی در یک سیم‌پیچ و سپس حمل سیم‌پیچ همراه با سرد کننده‌ای که آن را سرد نگه می‌داشت به دانشگاه کمبریج به عموم نشان داد. یافته اونز منجر به اعطای جایزه نوبل فیزیک در سال 1913 به وی شد.
اونز همچنین متوجه شد برای هر یک از مواد ابررسانا، دمایی به نام دمای بحرانی وجود دارد که وقتی ماده از این دما سردتر شود، جسم ابررسانا می‌گردد و در دماهای بالاتر از این دما، جسم دارای مقاومت الکتریکی است. دمای بحرانی عناصر مختلف متفاوت است. مثلا دمای بحرانی جیوه حدود 5 درجه کلوین، سرب 9 درجه کلوین و نیوبیوم 2/9 درجه کلوین می‌باشد و برای بعضی آلیاژها و ترکیبات مانند Nb3Sn و Nb3Ge دمای بحرانی به 18 و 23 درجه کلوین نیز می‌رسد. البته فلزات رسانایی مانند طلا، نقره و حتی مس نیز هستند که تلاش برای رساندن مقاومت ویژه‌شان به صفر بی نتیجه مانده است و مشخص نیست اگر به صفر مطلق برسند مقاومت آنها چقدر خواهد بود. رسانیدن دمای ابررساناهای متعارف به این دما نیازمند وجود هلیم مایع می‌باشد که بسیار پرهزینه، خطرناک و مشکل است. لذا از همان ابتدا تلاش برای تولید ابررساناهایی با دمای بحرانی بالاتر شروع شد و محققان در تلاشند مواد ابررسانایی با دمای بحرانی بالاتر پیدا کنند.
از کشف ابررسانایی در سال 1911 تاکنون، هیچ نظریه فیزیکی جامعی نتوانسته است به بیان دقیق علت خاصیت ابررسانایی بپردازد. در سال 1957 سه فیزیکدان آمریکایی به نام‌های باردین، کوپر و شریفر در دانشگاه ایلی‌نویز نظریه‌ای برای توجیه پدیده ابررسانایی در ابررساناهای متعارف ارائه دادند که با نام آنها به نظریه BCS معروف گردید. براساس این نظریه در ابررساناهای معمولی، الکترونهایی که در رسانایی جریان نقش دارند، جفت‌هایی تشکیل می‌دهند و متقابلاً با عواملی که باعث مقاومت الکتریکی می‌شوند، مقابله می‌کنند. ابداع تئوری BCS نیز برای سه دانشمند آمریکایی جایزه توبل 1972 را به ارمغان آورد. این‌که 46 سال طول کشید تا توجیهی برای پدیده ابررسانایی یافت شود، دلایلی داشت. دلیل اول این‌که جامعه فیزیک تا حدود بیست سال مبانی علمی لازم برای ارائه راه حل مسئله را که تئوری کوانتوم فلزات معمولی بود نداشت. دوم این‌که تا سال1934 هیچ آزمایش اساسی در این زمینه انجام نشد. سوم اینکه وقتی مبانی علمی لازم بدست آمد، به زودی مشخص شد انرژی مشخصه وابسته به تشکیل ابررسانایی بسیار کوچک یعنی حدود یک ملیونیم انرژی الکتریکی مشخصه حالت عادی است. بنابراین نظریه پردازان توجه‌شان را به توسعه یک تفسیر رویدادی از جریان ابررسانایی جلب کردند. این مسیر توسط فریتز لاندن رهبری می‌شد. وی در سال 1953 به نکته زیر اشاره کرد:‌ ابررسانایی پدیده‌ای کوانتومی در مقیاس ماکروسکوپی است و با جداسازی حالت حداقل انرژی از حالات تحریک شده بوسیله وقفه های زمانی رخ می‌دهد. به علاوه وی بیان داشت که دیامغناطیس شدن ابررساناها یک مشخصه بنیادی است. تئوری BCS در توضیح و تفسیر رویدادهای ابررسانایی موجود و هم چنین در پیشگویی رویدادهای جدید نسبتاً موفق بود. در ژوئیه 1959، در اولین کنفرانس بزرگی که بعد از ارائه ی نظریه ی BCS با موضوع با ابررسانایی در دانشگاه کمبریج برگزار شد، دیوید شوئنبرگ کنفرانس را با این جمله آغاز کرد: «حالا باید ببینیم تا چه حد مشاهدات با حقایق نظری جور در می‌آیند …؟»

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
12:2 عصر

دانلود پروژه مقاله معاد word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله معاد word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله معاد word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله معاد word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله معاد word :

معاد

اهمیت معادشناسی:
بیش از ثلث آیات قرآن, ارتباط با زندگی ابدی دارد: در یک دسته از آیات, بر لزوم ایمان به آخرت, تاکید شده و در دسته دیگر, پیآمدهای انکار آن, گوشزد شده و در دسته سوم, نعمتهای ابدی, و در دسته چهارمی عذابهای جاودانی, بیان شده است. همچنین در آیات فراوانی رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخروی آنها ذکر گردیده; و نیز با شیوه های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تاکید و تبیین قرار گرفته و به شبهات منکران, پاسخ داده شده; چنانکه منشا تبهکاریها و کج رویها فراموش کردن یا انکار قیامت و روز حساب, معرفی شده است .

از دقت در آیات قرآنی بدست میآید که بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحثها و جدالهای ایشان با مردم, اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتی می توان گفت که تلاش آنها برای اثبات این اصل, بیش از تلاشی بوده که برای اثبات توحید کرده اند: زیرا اکثر مردم, سرسختی بیشتری برای پذیرفتن این اصل,

نشان می داده اند. علت این سرسختی را می توان در دو عامل, خلاصه کرد: یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس, و دیگری عامل مختص به موضوع معاد یعنی میل به بی بند و باری و عدم مسئولیت. زیرا همان گونه که اشاره شد اعتقاد به قیامت و حساب, پشتوانه نیرومندی برای احساس مسئولیت و پذیرفتن محدودیتهای رفتاری و خودداری از ظلم و تجاوز و فساد و گناه است و با انکار آن, راه برای هوسرانیها و شهوت پرستیها و خودکامگیها باز می شود
قرآن کریم با اشاره به این عامل می فرماید:

ایحسب الانسان ان لن نجمع عظامه, بلی قادرین علی ان نسوی بنانه, بل یرید الانسان لیفجر امامه.
آیا انسان چنین می پندارد که استخوانهایش را (پس از متلاشی شدن) جمع نخواهیم کرد؟ چرا (این کار را خواهیم کرد در حالی که) تواناییم که سرانگشتانش را (مانند اول) هموار سازیم. بلکه انسان می خواهد جلوی خویش را باز کند (و بی بند و بار باشد)

همین روحیه ابا و امتناع از پذیرفتن معاد به معنای حقیقی را می توان در کسانی یافت که در گفتارها و نوشتارهایشان می کوشند که ((رستاخیز)) و ((روز واپسین)) و دیگر تعبیرات قرآنی درباره معاد را بر پدیده های این جهانی و رستاخیز ملتها و تشکیل دادن جامعه بی طبقه و ساختن بهشت زمینی, تطبیق کنند یا عالم آخرت و مفاهیم مربوط به آن را مفاهیمی ارزشی و اعتباری و اسطوره ای قلمداد نمایند

قرآن کریم چنین کسانی را ((شیاطین انس)) و((دشمنان انبیا)) دانسته است که با سخنان آراسته و فریبنده شان به راهزنی دلها می پردازند و مردم را از ایمان و اعتقاد صحیح و پای بندی به احکام الهی, باز می دارند:

و کذلک جعلنا لک نبی عدواً شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غروراً و لوشا ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون و لتصغی الیه افئد الذین لا یومنون بالاخر و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون.

و بدین سان برای هر پیامبری, دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم که برای فریفتن مردم پیرایه های سخن را به یکدیگر الهام می کنند و اگر خدا می خواست (جبراً جلوی آنها را می گرفت و) چنین کارهایی انجام نمی دادند (ولی خواست خدا این است که مردم در گزینش راه خوب و بد, آزاد باشند) پس آنان را با دورغهایشان واگذار. و تا دلهای کسانی که ایمان به آخرت ندارند به سخنان آراسته آنان فرا داده شود و آنها را بپسندند و آنچه را بخواهند مرتکب شوند.
(محمد تقی, مصباح یزدی, آموزش عقاید, ج 3, ص 13 ـ 11)

 

نقش ایمان به معاد در زندگی:
در بـعـضـی از جـوامـع بـشـری ، دیـن و اعـتـقادات دینی را مقوله ای جدا از زندگی انسان در دنیا گـرفـته اند و امور دینی را مسائلی شخصی و رابطه فردی انسان با معبود تلقی کرده اند و حـال آنکه بنابر اندیشه و اعتقاد اسلامی ، ایمان به خدا و روز قیامت در زندگی معمولی انسان نـقـشـی غـیـر قـابـل انـکـار دارد. اصـولا بـر اسـاس ایـن عـقـایـد، زنـدگـی مـعـنـا، مفهوم ، هدف ، شـکـل و چـارچـوب ویـژه ای پـیـدا مـی کـنـد کـه تـفـاوتـهای اصولی و بنیادی با نوع زندگی انسانهایی دارد که دارای چنین عقیده ای نیستند. از جمله:
تفاوت در بینشها:
بـا وجـود ایـمـان بـه مـعـاد، زنـدگـی هـدفـدار مـی شـود و هـمـه اعـمـال و رفتار انسان مؤ من به معاد به سوی تاءمین معاد، جهت می یابد. در حالی که انسان غیر مؤ من به معاد، هدفی را برای مجموعه زندگی خود نمی یابد و زندگی برای او هدف دار، جهت دار و معنی دار نیست . او برای رفتار خود چارچوبی نمی شناسد، هرگونه خواست و اراده کرد و دوست داشت عمل می کند یا حتی رفتار خود را مطابق دلخواه بدون احساس محدودیت ، تغییر می دهد. قرآن در این باره می فرماید:

(بَلْ یُریدُ الاِْنْسانُ لِیَفْجُرَ اءَمامَهُ یَسْئَلُ اَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَهِ)
بـلکـه انـسان می خواهد در پیش روی خود، راه را باز کند (مانعی برای آنچه می خواهد انجام دهد نبیند) از این رو نسبت به قیامت اظهار تردید کرده می پرسد قیامت کی خواهد بود؟

همچنین ایمان به معاد نگاه به زندگی دنیا را نگاه به مرحله ای مقدماتی ، گذرا و ناپایدار می سـازد و مـؤ مـن بـه مـعـاد خـود را در حـال فـراهم کردن توشه و لوازم زندگی ابدی و جاودانی برای پس از مرگ می شمارد و حال آنکه منکر معاد زندگی را منحصر به دنیا و دنیا را همه دوره حـیـات خـود مـی پندارد. زندگی برای او همین مدت محدود، همراه با همه رنجها، سختیها و مشکلات گـونـاگـون اسـت . از ایـن رو، افـسـردگی ، ناامیدی ، اضطراب روانی ، بلاتکلیفی ، احساس

پوچی و بی هدفی بر اینگونه زندگی سایه می افکند و اگر رو به لذتهای ناپایدار آن مـی آورد، بـه دلیـل این است که درمیان این همه ناکامیهای زندگی دنیا، دمی لذت غنیمت است و در واقع روی آوردن به قمار، شراب و شهوات جنسی یک نوع خود فریب دادن و سرگرم شدن است تا این عمر محدود پایان پذیر بی هدف ، به هر جهت بگذرد.

در صـورتـی کـه ایـمـان بـه مـعاد، زندگی دنیا را مقدمه ای برای آخرت قرار می دهد که فرد باید در این مزرعه بذری بیفشاند و تاکی بنشاند تا از ثمره کار خود در زندگی بی پایان آخـرت ، بـهـره مـنـد شـود. در ایـن دیـدگـاه هـمـه چـیـز، ابـزار رشـد، کمال و ترقی انسان می شود و زندگی پرنشاط و امید آفرین خواهد بود.
در بعد اقتصادی و اخلاقی :

اعـتـقـاد بـه مـعـاد در زنـدگـی اقـتـصـادی ، آثـار و نـتـایج فراوانی را پدید می آورد. از جمله ، شکل گرفتن فعالیتهای اقتصادی انسان در چارچوب احکام شریعت است . مؤ من به معاد می داند از هر درآمدی از او پرسیده می شود که از چه راهی بدست آمده و در چه راهی مصرف گردیده است . پیامبر اکرم (ص ) فرمود:
(لا یـَزُولُ قـَدَمُ عـَبـْدٍ یـَوْمَ الْقـِیـامـَهِ حـَتـّی یُسْاءَلَ عَنْ اَرْبَعٍ ; وَ عَنْ مالِهِ مِمَّا اکْتَسَبَهُ وَ فیما اءَنْفَقَهُ)
بـنـده در روز قـیـامـت ، قـدم از قـدم بـرنـمـی دارد تـا از چـهـار چـیـز مـورد سـؤ ال واقع شود; و از مالش که آن را از چه راهی به دست آورده و در چه راهی خرج نموده است.
و تـجـاوز و تـصـرف در مـال دیـگـران پـایـان مـی پـذیـرد؛ زیـرا کـیـفـر الهـی را بـه دنـبـال دارد. بـویـژه دسـت درازی بـه مـال یـتـیـمـان مـوقـوف مـی گـردد چـون هـر کـه مال یتیمی را بخورد آتشی فرو خورده است و به دوزخ افکنده خواهد شد، چنانکه امام صادق (ع ) می فرماید:
(اگـر کـسـی بـه انـدازه دو درهـم (کـه بـسـیـار نـاچـیـز اسـت ) از مال یتیم را غصب کند، مجازات او آتش است)

تاءثیر دیگر اعتقاد به معاد، جلوگیری از کم فروشی و فریب دادن مشتریان در بازار تجارت است . قرآن در این زمینه می فرماید:
(وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینََ اَلَّذینَ اِذَا اکْتالُوا عَلَی النّاسِ یَسْتَوْفُونََ وَ اِذا کالُوهُمْ اَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونََ اَلا یَظُنُّ اُولئِکَ اءَنَّهُمْ مَبْعُوثُونََ لِیَوْمٍ عَظیم) ٍ
وای بـر کـم فـروشـان ! آنـان کـه وقـتـی بـرای خـود پـیـمـانـه مـی کـنـنـد، حـقّ خـود را بـطور کامل می گیرند؛ اما هنگامی که می خواهند برای دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم می گذارند! آیا آنها گمان نمی کنند که در روزی بزرگ برانگیخته می شوند.

در ایـنـجـا بـه کـلمـه (ظنّ) و گمان به مساءله قیامت و حساب ، اکتفا شده در حالی که اعتقاد به قـیـامـت و مـعاد باید قطعی و یقینی باشد. این برای اشاره به این حقیقت است که برای اجتناب و پرهیز از کم فروشی ، گمان وقوع قیامت نیز کافی است.
هـمچنین ، اعتقاد به معاد در پرورش فضایل اخلاقی همچون نوع دوستی ، دستگیری از ضعیفان و مـحـرومـان و بـطـور کـلی انـفـاق و نـیز یاد خدا اثر ارزنده ای دارد؛ زیرا در نظر مؤ من به معاد، بازتاب هر عمل خیری به او برمی گردد. چنانچه قرآن کریم می فرماید:
(وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ اِلَیْکُمْ وَ اَنْتُمْ لاتُظْلَمُونَ)

آنـچـه از خـوبـیـهـا انـفـاق مـی کـنـیـد (پـاداش آن ) بـطـور کامل به شما داده می شود وبه شما ستم نخواهد شد.
آیـات و روایـات مختلفی وجود دارد که آثار مختلف اعتقاد به معاد را بیان می کند. در اینجا اکتفا مـی کـنـیـم بـه ذکر آیه ای از قرآن که تاءثیر اعتقاد به معاد در ذکر خدا، اقامه نماز و پرداخت زکات ، به گونه ای که هیچ تجارت و معامله ای مانع آن نشود را بیان می کند:

(رِجـالٌ لاتـُلْهـیـهـِمْ تـِجـارَهٌ وَ لابـَیـْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ اِقامِ الصَّلاهِ وَ ایتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْما تَتَقَلَّبُ فیهِ الْقُلُوبُ وَ الاَْبْصارُ)
مـردانـی کـه نـه تـجـارت و نـه مـعـامـله ای آنـان را از یـاد خـدا و بـرپاداشتن نماز و ادای زکات غافل نمی کند؛ آنها از روزی می ترسند که در آن ، دلها و چشمها زیر و رو می شود.

در ایـن آیـه بـه خـوف از روز قـیـامـت کـه بـه مـنـزله عـلت بـرای فـقـره هـای قبل است ، تصریح شده است و بخوبی مطلب را بیان می کند.
بـطـور کـلی ، جـامـعـه ای کـه مـعـتـقد به روز جزا و پاداش است ، گرفتار آرزوهای دور و دراز، اعـمـال زشـت و نـاپسند نخواهد شد؛ روابط اقتصادی سالمی خواهد داشت و به ارحام و مستضعفان کمک خواهد نمود.

در مـقـابـل ، کـسـانـی هـسـتـنـد کـه تـنـهـا زنـدگـی دنـیـا را هـدف نـهـایـی خـویـش مـی دانـنـد، مال و ثروت را اصیل دانسته و داشتن آن را سعادت بزرگ و واقعی می پندارند. تعدادی از اینان ، گـروهـی از قوم حضرت موسی (ع ) بودند و همین عقیده خود را هنگامی که قارون به میان مردم آمد ابراز داشتند و گفتند:
(یا لَیْتَ لَنا مِثْلَ ما اُوتِی قارُونُ اِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ)
ای کـاش ، مانند آنچه به قارون داده شده برای ما هم بود؛ همانا او بهره بزرگی از ثروت را داراست.
لیـکـن مـؤ مـنـان بـنـی اسـرائیـل کـه مـعـتـقـد بـه مـبـداء و مـعاد بودند و بینشی صحیح نسبت به مسائل داشته و مال و ثروت را امری فرعی می شمردند، خطاب به آنان گفتند:

(وَیْلَکُمْ ثَوابُ اللّهِ خَیْرٌ لِمَنْ امَنَ وَ عَمِلَ صالِحا وَ لایُلَقّیها اِلا الصّابِرُونَ)
وای بـر شـمـا! پـاداش خـدا بـهـتـر اسـت بـرای کـسـی کـه ایـمـان آورده و عـمـل شـایـسـتـه انـجـام دهـد و جـز صـابـران ، بـدیـن ثـواب کـسـی نائل نمی شود.
قرآن مجید با صراحت ، انکار مبداء و معاد را مایه کشته شدن عواطف انسانی می شمرد تا آنجا که منکران معاد در برابر افراد یتیم ، سنگدل می شوند و از آنان دستگیری نمی کنند:

(اَرَاَیـْتَ الَّذی یـُکـَذِّبُ بـِالدّیـنَِ فـَذلِکَ الَّذی یـَدُعُّ الْیـَتـیـمََ وَ لایـَحـُضُّ عـَلی طـَعـامـِ الْمِسْکین)
آیـا کـسـی که روز جزا را پیوسته انکار می کند دیدی ؟ او همان کسی است که یتیم را با خشونت می راند و (دیگران را) به اطعام مسکین تشویق نمی کند
بنابراین عامل اصلی که بتواند تلاشهای انسانها را در جهت صحیح سوق دهد، ایمان به معاد و ترس از انتقام الهی و جهنّم است و طبق آیه قرآن تنها افراد متجاوز و گناهکار روز قیامت را انکار می کنند
(وَ ما یُکَذِّبُ بِهِ اِلاّ کُلُّ مُعْتَدٍ اَثیمٍ)

روز جزا را تکذیب نکند، مگر هر تجاوزگر گناهکار.
در مسائل نظامی:
انسانهای با ایمان معتقدند که اگر در راه خدا کشته شوند، نابود نمی شوند و هر کوششی که بـا جـان و مـال خود می کنند به هدر نمی رود و اگر دشمن را بکشند حیاتی جدید پیدا کرده ، از زیـر بـار جور و ستم خارج می شوند واگر کشته شوند به زندگی حقیقی رسیده اند، پس در هـر دو صـورت مـوفـق و پیروزند بلکه مؤمنان معتقدند در بهشت درجه ای است که جـز بـا شـهـادت بـه آن نـمـی تـوان دسـت یـافـت ؛ هـمـچـنـیـن ، انـتـقـال از دوره ای هـمـراه مـصـیـبـت و گـرفـتـاری ، از دسـت رفـتـن نـعـمـتـهـا و تـحـمـل کـمـبـودهـا وبـیـمـاریـهـا اسـت بـه دوره دیـگـر کـه پـر نعمت و بی بلا و مصیبت و در عین حـال جـاودانـی اسـت .

برای مؤ من انتقال از چنان دوره ای به چنین دوره ای نه تنها ناخرسند کننده نـیـسـت ؛ بلکه بسیار عاشقانه و مشتاقانه است اثر چنین تفکری در صحنه جهاد و مـبـارزه بـا دشـمـنان ، این است که عرصه جنگ (همچون یاران امام حسین (ع ) بر ایشان چون حجله عـروسـی ، مـحـبوب می گردد. تاریخ اسلام پر است از صحنه های جان فدایی رزمندگان جبهه حقّ؛ حرکتهای عاشقانه آنان در صحنه های نبرد نسبت به شهادت ، بگونه ای بوده که ترس از مـرگ در نـظـر آنـان مـطـرح نـبـوده و بـا هـمـیـن روحـیـه شـکـسـت را بـه دشـمـن تحمیل می کرده اند وعده کمی بر عده بسیار، پیروز شده اند. قرآن می گوید:
(قالَ الَّذینَ یَظُنُّونَ اَنَّهُمْ مُلاقُوا اللّهِ کَمْ مِنْ فِئَهٍ قَلیلَهٍ غَلَبَتْ فِئَهً کَثیرَهً بِاِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصّابِرینَ )

آنـهـا که یقین داشتند به پیشگاه پروردگار خویش می روند گفتند: چه بسیار شده که گروهی اندک به خواست خدا برگروهی بسیار، غلبه کرده اند و خداوند با صابران است.
دسته دیگر از لشکر طالوت که این اعتقاد را نداشتند، گفتند:
(لاطاقَهَ لَنَا الْیَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ)
ما امروز، طاقت و توان (مقابله ) با جالوت و سپاهیانش را نداریم.
در مسائل اجتماعی ـ سیاسی:
انـسـان با زندگی اجتماعی می تواند به خواسته های خویش دست یابد و بناچار، برای ایجاد روابـط اجـتـمـاعـی صـحیح ، نیاز به قانون دارد و اگر چنین اضطراری نباشد، روابط اجتماعی درسـتـی بـیـن انسانها برقرار نخواهد شد و هر کس و گروهی سعی می کند منافع جامعه را به خـود اخـتـصـاص دهـد؛ لیـکـن مـهـم ایـنجاست که اگر ایمان به مبداء و معاد نباشد خود همین قوانین ضـمـانـت اجـرایـی نخواهند داشت و سیاستی انسانی ، اتخاذ نخواهد شد واگر باشد، بسیار کم رنگ است . خداوند به نحو اکید و لزوم ، خواستار عدالت فردی و اجتماعی ، حفظ وحدت و عدم ظلم و تعدّی بر یکدیگر است و در قرآن می فرماید:
(اِنَّ اللّهَ یـَاءْمـُرُ بـِالْعـَدْلِ وَ الاِْحـْسـانِ وَ ایـتـاءِ ذِی الْقُرْبی وَ یَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْی یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُون)َ

خـداونـد به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد و از فحشا و منکر و ستم نهی می کند؛ خداوند به شما اندرز می دهد، شاید متذکّر شوید.
بر این اساس ، باید افراد جامعه ، جز خوبی به هم روا ندارند و از ارتکاب جرم کناره جویی نمایند؛ با هر یک از افراد به گونه ای رفتار شود که مستحق آن است و در جایی نهاده شود که سـزاوار آن اسـت و در نـتـیـجـه جـامـعـه ای مـستقل ، یکپارچه و منسجم ایجاد می شود و وضع افراد بیچاره و درمانده اصلاح می گردد و این نتیجه ایمان به مبداء و معاد است.
صـحت این ادّعا در غالب جوامع بشری مشهود است و همواره برای منکر معاد، دست یافتن به قدرت هـدف اسـت . از این رو، برای رسیدن به آن فساد و خونریزی می کند و خواسته های خود را بر ضعیفان تحمیل می نماید. قرآن در این زمینه می فرماید:
(تِلْکَ الدّارُ الاْ خِرَهُ نَجْعَلُها لِلَّذینَ لایُریدُونَ عُلُوّا فِی الاَْرْضِ وَ لافَسادا)

آن سرای آخرت را (تنها) برای کسانی قرار می دهیم که اراده برتری جویی و فساد در زمین را ندارند.
بـرای مـؤ مـن بـه قـیـامـت و رسـتاخیز، دست یافتن به قدرت هدف نیست ، بلکه اگر به آن دست یابد، آن را وسیله تاءمین آخرت خود و دیگران خواهد نمود. حضرت علی (ع ) می فرماید:

(اِجْعَلْ نَفْسَکَ میزانا فیما بَیْنَکَ وَ بَیْنَ غَیْرِکَ ; وَ لاتَظْلِمْ کَما لاتُحِبُّ اءَنْ تُظْلَمَ ; وَارْضَ مِنَ النّاسِ بِما تَرْضاهُ لَهُمْ مِنْ نَفْسِکَ)
در آنـچـه بـین تو و دیگری است خود را میزان قرار ده ; و ستم نکن چنانچه نمی خواهی به تو ستم شود ; و از مردم راضی باش به آنچه که تو خشنود می شوی برای آنها از جانب خود.

بـنـابـرایـن ، ادای حـقّ، ایـجـاد عـدالت در جامعه ، ثبات حکومت ، یاری نمودن مظلومان ، مبارزه با ستمگران و بطور کلّی ، اطاعت از قوانین دینی و الهی ، نتیجه ایمان حقیقی است و هر اندازه اعتقاد انـسانها کاملتر باشد، عمل به دستورات اسلام بیشتر است و ثمره آن ، اجتماعی سالم و مترقّی خواهد بود و انواع ستمها و جنایتها، نتیجه نداشتن ایمان به خدا و معاد است و در همین راستا، نقش مهمّ و اساسی اعتقاد به رستاخیز، نمایان می شود.
اثبات ضرورت معاد:

معاد و قیامت ، از راههای بیشماری قابل اثبات است ؛ به بیان برخی از آنها می پردازیم:
دلیـل عدل:
مـطـابـق دلایـل عـقـلی ، خـداونـد عـادل اسـت و بـه حـکـم عـدالت ، بـایـد روزی بـاشـد کـه بـه اعـمـال و کـردار مـردم رسـیدگی شود و کیفر ستمگران و پاداش مطیعان داده شود؛ چرا که در این دنـیـا هـمـه مـجـرمـان ، کـیـفـر خـود را نـمـی بـیـنـنـد و هـمـه نـیـکـان بـه پـاداش هـمـه اعمال خود نمی رسند و اگر در جهانی دیگر به وضع آنان رسیدگی نشود، لازمه اش این است کـه در ایـن دنـیـا افراد خوب کمتر از افراد بد از نعمتهای الهی برخوردار باشند و در برابر نیکی و ظلم ، آثارش را نبینند، در حالی که خداوند ظالم نیست و به صراحت می فرماید:
(اَمْ نـَجـْعـَلُ الَّذیـنَ امـَنـُوا وَ عـَمـِلُوا الصـّالِحـاتِ کـَالْمـُفـْسـِدیـنَ فـِی الاَْرْضِ اَمْ نـَجْعَلُ الْمُتَّقینَ کَالْفُجّار)ِ
آیـا کـسـانـی را کـه ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، همچون مفسدان در زمین قرار می دهیم ، یا پرهیزکاران را همچون فاجران ؟
همچنین ، ابتدا در آیه ای می فرماید:

(وَ مـا یـَسـْتـَوِی الاَْعـْمـی وَ الْبـَصیرُ وَ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ لاَالْمُسی ءُ قَلیلا ما تَتَذَکَّرُون)َ
هـرگـز نـابـیـنـا و بـیـنـا یـکـسـان نـیـسـتـنـد؛ هـمـچـنـیـن کـسـانـی کـه ایـمـان آورده و اعمال صالح انجام داده اند با بدکاران یکسان نخواهند بود؛ اما کمتر متذکّر می شوید
بـا ایـن کـه بـیـنـا و نابینا، مؤ من و کافر و ظالم و مظلوم با هم برابر نیستند؛ لکن در دنیا چه بـسـا مـوقعیت کافر و ستمگر، بهتر باشد. بنابراین به اقتضای عدالت خداوند، باید قیامتی باشد که در آن ، هر کسی به نتیجه عمل خود برسد. از این رو آیه در بعد می فرماید:
(اِنَّ السّاعَهَ لاَ تِیَهٌ لارَیْبَ فیها وَلکِنَّ اَکْثَرَ النّاسِ لایُؤْمِنُونَ)

روز قیامت به یقین ، آمدنی است و شکی در آن نیست ؛ ولی اکثر مردم ایمان نمی آورند.
و ظلمها، نابرابریها و گناهان و همینطور نیکیها و طاعتها، جواب داده شود
(وَ لِتُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ)

هر کسی در برابر اعمالی که انجام داده است ، جزا داده خواهد شد و به آنها ستمی نخواهد شد
دلیل حکمت:

حـکـمـت آفـریـدگار جهان ، ایجاب می کند که آفرینش بی هدف نباشد؛ جهان آفرینش ، با نظم بـسـیـار گـسـتـرده و اعـجاب انگیزش ، به سوی هدف مشخص در حرکت است . انسان که جزیی از جـهـان بـلکـه اشـرف مـخـلوقـات اسـت نـیـز، بـه سـوی هـدف و کـمال در حرکت است و دنیای محدود که تواءم با سختیهای فراوان است نمی تواند هدف آفرینش بـاشد و در آن بطور کامل انسان به هدف نائل نمی شود و به اقتضای حکمت و هدفداری جهان و انـسـان ، بـایـد جـهـانـی دیـگـر بـاشـد تـا هـدف را تـاءمـیـن نـمـایـد و مـؤ مـنـان و نیکان را به کـمـال و لقـای خـداونـد و بـهـشت ، نایل کند وبدان و کافران را به سزای اعمالشان برساند. قرآن می فرماید:

(وَ مـا خـَلَقْنَا السَّماءَ وَ الاَْرْضَ وَ ما بَیْنَهُما باطِلا ذلِکَ ظَنُّ الَّذینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذینَ کَفَرُوا مِنَ النّار)
مـا آسـمـان و زمـیـن و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم ؛ این گمان کافران است ؛ وای بر کافران از آتش دوزخ
یعنی پندار کافران این است که آسمانها و زمین بیهوده و بی حکمت آفریده شده است ، لیکن چنین نـیـست و باید معادی در کار باشد تا هدف ، حاصل شود. یعنی اگر قیامتی نباشد، لازمه اش عبث بودن آفرینش خواهد بود. قرآن با بیانی زیبا همین حقیقت و ملازمه را بیان نموده و می فرماید:
(َفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناکُمْ عَبَثا وَ اَنَّکُمْ اِلَیْنا لاتُرْجَعُونَ)

آیا گمان کرده اید که شما را عبث و بیهوده آفریدیم و به سوی ما باز نمی گردید.
بـنابراین ، اگر قیامت و معادی در کار نباشد، زندگی دنیا بیهوده خواهد بود و کسی کار پوچ و بـی هـدف انـجـام مـی دهـد کـه جـاهـل و یـا ضـعـیـف و نـاتـوان و یـا خـود مـوجـودی بـاطـل و بـیـهـوده بـاشـد، امـا خـدای مـتـعـال کـه جـامـع صـفـات کـمـال و مالک همه عالم است و جز کار حقّ و حکیمانه از او سر نمی زند و هیچ کس توانایی ندارد که او را از هدفش باز دارد، چگونه ممکن است آفرینش او بیهوده باشد؟
(فَتَعالَی اللّهُ الْمَلِکُ الْحَقُّ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْکَریمِ)

پـس بـزرگ اسـت خـداونـدی کـه فـرمـانروای حق است ، معبودی جزاو نیست و او پروردگار عرش کریم است.
پس دنیا به عنوان مقدمه و زمینه ساز آخرت است
دلیل فطرت:
از امـور فـطـری که سرشت تمامی انسانها بر آن نهاده شده است ، مساءله معاد و رستاخیز است ؛ انسان اگر در خودش تاءمّل نموده و به وجدان خود مراجعه کند، می یابد که به زندگی دائم و هـمـیشگی عشق می ورزد و خواسته هایی دارد و دنبال ارضای آنهاست ؛ این طلب و حرکت ، در ابعاد مـخـتـلفـش مـحـدود بـه زمـان مـعـیـّنـی نـیـسـت ، دلش مـی خـواهـد هـمـیـشـه بـاشـد و آنـهـا را اعـمـال کـنـد و هیچ زمانی هر چند در سنین بالا، مرگ را دوست ندارد و چون زندگی جاوید در دنیا مـمـکـن نـیـست و تمامی انسانها می میرند پس باید عالَمی باشد که درآنجا حیات ، مصون از مرگ بـاشـد تـا ایـن خـواسـتـه فـطری انسان در آن تحقق یابد و آن ، عالم آخرت است . این مساءله از مصادیق دین قیّم است که در قرآن به آن اشاره شده است :

(فـَاَقـِمْ وَجـْهـَکَ لِلدّینِ حَنیفا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لاتَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدّینُ الْقَیِّمُ وَلکِنَّ اَکْثَرَ النّاسِ لایَعْلَمُون)
پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن ! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفـریـده ؛ دگـرگـونـی در آفـریـنـش الهی نیست ؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمی دانند.

در این آیه ، دین را عبارت از فطرت خدا دانسته است . یعنی دین ، از اموری فطری است که خمیره وجـود انـسـان با آن آمیخته است و بر آن اساس آفریده شده است و مجموعه دین ، دامنه اش بسیار گـسـتـرده اسـت و شـامـل حـقـایـق مـخـتـلف مـی شـود و از جـمـله آن ، مـسـاءله مـعـاد اسـت کـه در جـدول مـعـارف دیـنـی بـه عـنـوان یـکـی از اسـاسـی تـریـن اصول اعتقادی قرار گرفته است
ایـن کـه در بـعـضـی از احـادیـث ، فـطـرت درآیـه را تـوحـی )8( یـا و مـانـنـد آن بـیـان کـرده انـد .

از مظاهر این امر فطری می توان تدابیری که بشر ابتدایی در رابطه با مردگان خود اتخاذ کـرده است ، نام برد. برای نمونه ، مصریان قدیم چون معتقد بوده اند که سعادت بعد از مرگ وابسته به حفظ بدن است ، مرده های خود را به وسیله متخصصین ماهر، مومیایی می کرده اند و یا مـجـسمه کوچکی پهلوی کالبد بعضی از مرده های خود می گذاشته اند. قبر مرده را با لوازم و اثـاثـیـه ، خـوراکـیـهـای فـراوان ، انـواع خـوردنـی و نـوشـیـدنـی ، اسـبـاب تفریح ، ورزش و زنـدگـانی ، پر می کرده اند و اگر مرده از بزرگان و توانگران بود، اشیای دیگری همچون زیورآلات بسیار گرانبها، در گورش می نهاده اند.

مـمـکـن است این سؤ ال پیش آید که اگر مساءله معاد، فطری است پس چرا مشرکان در زمان پیامبر (ص ) ایـنـقـدر بـحـث و جـدل نـموده و در مقابل مساءله رستاخیز، سخت مقاومت می کردند و طبق بیان قرآن ، به پیامبر نسبت جنون داده و می گفتند بر خداوند افترا می بندد:
(وَ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا هَلْ نَدُلُّکُمْ عَلی رَجُلٍ یُنَبِّئُکُمْ اِذا مُزِّقْتُمْ کُلَّ مُمَزَّقٍ اِنَّکُمْ لَفی خَلْقٍ جَدیدٍَ اَفْتَری عَلَی اللّهِکَذِبا اَمْ بِهِ جِنَّه)

کـسـانـی کـه کـافر شدند (به پیروان خود) گفتند: آیا شما را راهنمایی کنیم به مردی که می گـویـد هـنـگـامـی کـه بطور کامل متلاشی شدید همانا آفرینش جدید خواهید داشت ، بر خدا دروغ بسته یا اینکه دیوانگی در او هست.

در جـواب باید گفت این اعتراضات ، منافاتی با فطری بودن معاد ندارد، زیرا ممکن است پرده زخـیـمـی از جـهـالت و پـلیـدی فـطرت پاک انسان را پوشانیده باشد؛ پیامبر (ص ) با مردمی روبه رو بود که با پیامبران پیشین فاصله زیادی داشتند و در اوج بت پرستی و جاهلیت ، به سـر مـی بـردنـد. از طـرف دیـگـر مـهـمـتـریـن مـانـع بـرای هـوسـرانـی و چپاول دیگران ، مساءله معاد و ترس از عذاب اخروی بود و برای توجیه وجدان خودشان و همچنین صاف کردن جاده شهوات و ادامه راه فسق و فجور، معاد را انکار می کردند. قرآن در این زمینه می فرماید:.
(بَلْ یُریدُ الاِْنْسانُ لِیَفْجُرَ اَمامَهُ یَسْئَلُ اَیّانَ یَوْمُ الْقِیامَهِ)

بـلکـه انـسان می خواهد در پیش روی خود، راه را باز کند (مانعی برای آنچه می خواهد انجام دهد نبیند) از این رو، نسبت به قیامت اظهار تردید کرده می پرسد قیامت کی خواهد بود؟
دلیل امکان:
از بهترین دلایل امکانِ وجود یک شی ء، وقوع آن در عالم خارج است.
بـا نـگـاهـی اجـمـالی بـه طـبـیـعت ، همه ساله می بینیم که زمین ، درختان ، نباتات و بسیاری از مـوجـودات ، در فـصـل زمـسـتـان ، حـیـات ظـاهـری خـود را از دسـت مـی دهـنـد و در طـلیـعـه فـصـل بـهـار و سـپری شدن زمستان ، تحرّک ، جنب و جوش و زندگی دوباره خود را آغاز کرده ، سبزه و خرّمی همه جا را فرا می گیرد..
قرآن کریم ، برای نفی استبعاد وقوع معاد، بارها مساءله زنده شدن زمین مرده را به عنوان گواه انـتـخـاب کـرده و در مـقابل منکران معاد که هیچ دلیلی بر مدّعای خود به غیر از بعید شمردن معاد نداشتند، اقامه می کند:.
(فـَانـْظـُرْ اِلی اثـارِ رَحـْمـَهِ اللّهِ کـَیـْفَ یـُحـْی الاَْرْضَ بـَعـْدَ مـَوْتـِهـا اِنَّ ذلِکَ لَمـحــُْی الْمـَوْتـی)
بـه آثـار رحـمـت خـدا بـنـگـر که چگونه زمین را بعد از مرگش زنده می کند؛ همان خدا زنده کننده مردگان است.
روزی یکی از اصحاب به پیامبر اکرم (ص ) چنین گفت:
ای رسول خدا، چگونه پروردگار مردگان را زنده می کند و نشانه (و نمونه ) آن در جهان خلقت چیست ؟
پیامبر (ص ) فرمود:
آیـا از سرزمین قبیله ات گذر نکرده ای در حالی که خشک و مرده بود و سپس از آنجا عبور کنی در حالی که از خرّمی و سر سبزی گویی به حرکت در آمده است ؟
عرض کرد:
بله ، ای رسول خدا (ص)
پیامبر (ص ) فرمود:
ایـن گـونـه خـداونـد مـردگـان را زنـده مـی کـنـد و ایـن نـشـانـه و نـمـونـه او در آفـریـنـش است

جایگاه معاد:
معاد، در عقل و فطرت هر انسانی جایگاه قابل توجّهی دارد، زیرا کیست که نپرسد و یا نخواهد بداند که آینده انسان و جهان چه می شود؟ پایان عمر و تلاش ما به کجا می رسد؟ نتیجه و هدف از زندگی چیست ؟ آری این سؤ الها برای همه مطرح است.
در پاسخ به این سؤ ال ها دو جواب داریم:
الف : تمام ادیان الهی با استدلالی که در آینده بیان خواهیم کرد، آینده جهان و انسان و نتیجه کارها و تلاش او را بسیار روشن وامیدوار کننده و روح بخش می دانند، قرآن می گوید : و اءنّ اِلی ربّک المنتَهی همانا نهایت و پایان به سوی پروردگارت می باشد.
ب : مکتب های مادّی ، آینده جهان و انسان را بن بست ، تاریک ، فانی و نیستی می دانند و این دید بسیار خطرناک و یاءس آور است ، علاوه بر این چنین مکتب هایی هیچ گونه دلیل علمی هم برای عقیده خود ندارند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
12:2 عصر

دانلود پروژه مقاله رایگان نرم افزاربا بهروری عمومی word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله رایگان نرم افزاربا بهروری عمومی word دارای 3 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله رایگان نرم افزاربا بهروری عمومی word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله رایگان نرم افزاربا بهروری عمومی word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله رایگان نرم افزاربا بهروری عمومی word :

نرم افزاربا بهروری عمومی : نشررومیزی
داده پرداز فقط می تواند وطبقه تولید سخت امابرخی از مردم نیازبه تولیداسناد طرحهای پیچیده واسناد آماده برای چاپ حرفه ای دارند.برای این مردم برنامه کاربردی منتخب نشررومیزی است.بجای مجدو کردن به ماشین تحریر چاپ خانه تجاری میلیون کاربر امروزه خبرنامه ها- بروشورها- راهنمای کاربر- رسانه ها- آگهی ها- منوهای رستورانها – گاهنامه ها- کارتهای تبریک و گواهینامه های پایان تحصیلات و هزاران مورد چاپی نشرهادیگرراایجاد می کنند .نشررومیزی به توانایی تولید اسناد آماده دوربین اطلاق می شود (آماده برای چاپ حرفه ای)اسنادنتیجه شده سپس توسط ابزارهای مختلفی از ماشین های تکثیر گرفته تاچاپ آفست دوباره تولیدمی شود (یک برآیندچاپ تجاری که برای چاپ در تیراژ بالا استفاده میشود فایل ها در اسناد نتیجه گرفته شده از نشرروی میزی باسخت افزاراستفاده شد. درچاپ آفست سازگارات نرم افزار نشرروی میزی میتواند به شما درتولید هر نوع ممکن از موارد چاپی از کارتهای تجاری تا کاتولگ ها کمک کندوروش برآورده شدن نیازهای چاپی سازمانها واشخاص در حال تغییراست.
واژه پردازی ونشرروی میزی تفاوت چیست؟
هم نرم افزار واژه پردازی و هم نشرروی میزی به شمادرتولیداسناد کمک می کنند اما نتیجه نهایی وروشی که می تواند کاملامتفاوت باشد.دروازه پردازی تاکید برروی کلمات است متنی که اسنادرا می سازد درواژه پردازی ماسند رابا کلمات پرمی کنم سپس تصاویر حاشیه ها سایر وغیره را در اطراف متن درحال اجرااضافه می کنیم . متن ازابتداتا انتهای نامه کتابچه دستی یاهر سندی که ایجاد شده اجرا می شود درنشررومیزی تاکید برروی ترکیب کلی سند است انواع مختلفی ازاشیاء در کنار یکدیگرقرارداده شده وبرروی یک صفحه قرارداده میشوند .توانایی های طرح صفحه نشر رومیزی بادقت آن ترکیب شده و نشررومیزی رابعنوان برگزیده طراحان حرفه ای موارد چاپی قرار می دهد.
ایجاد وگرایش متن بایک برنامه نشرروی میزی می تواند کاغذ فرم باشد بنابراین اکثر ناشران رومیزی باتجربه متنشاء را بااستفاده از نرم افزارواژه پردازفراهم می کنند. وقتی که طرح صفحه شکل گرفت متن کپی میشود (از سند واژه پرداز ) وفیس درج می شود در سند نشررومیزی در محل مناسب درج میشود هم واژه پردازی وهم نشرروی میزی به شما اجازه ذخیره کردن سند دریک قالب سازگاری با وب گسترده جهانی رامیدهد .

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
12:2 عصر

دانلود پروژه مقاله پایان تاریخ و مهدویت word

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه مقاله پایان تاریخ و مهدویت word دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه مقاله پایان تاریخ و مهدویت word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی دانلود پروژه مقاله پایان تاریخ و مهدویت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن دانلود پروژه مقاله پایان تاریخ و مهدویت word :

مقوله ی پایان تاریخ ، سرانجام حیات انسان و جوامع بشری عمری به درازای حیات انسان دارد ؛ در ادیان مختلف درباره پایان تاریخ و آخرین انسان اظهار نظرهایی شده است متفکران و فیلسوفان در طی قرنها مساله پایان سرنوشت بشر و دوره سعادت و آرامش وی را بنوعی مورد بررسی قرار داده اند .

قبل از ورود به بحث باید دانست مقوله فرجام تاریخ ، پایان زمان بند آن نیست بلکه منظور جامعه و محیطی از تاریخ بشریت است که تمام تمنیات انسان ، آرزوها و انگیزه های انسانی در آن جامعه ارضاء می شود و انسان به آرامشی می رسد که دیگر انگیزه ای برای حرکت بعدی تاریخ وجود نخواهد داشت و این به آن معنا نیست که زاد و ولد و مرگ و میر متوقف خواهد شد یا دیگر وقایع مهمی اتفاق نخواهد افتاد بلکه منظور این است که احتمالا دیگر تحول مهمی در نهادهای اساسی و اصول جاری پدیدار نخواهد شد .1

متفکران آینده نگار معتقدند آینده بشریت ختم به دوره ای خواهد شد که در آنجا تلاش انسان برای تغییر وضعیت خود به پایان می رسد . انسان دیگر نقطه تضاد و چالشی نخواهد داشت ؛ بطوریکه به بیشترین مطلوبیت های خود دست پیدا می کند و به سوی مطلوب خود بطور مستقیم جهت گیری خواهد کرد .2

در حوزه های مختلف نظری ، اظهار نظرهای متفاوتی درباره نظم نوین جهانی ارائه شده که شاید مهمترین آنها از زمان فروپاشی نظام مارکسیستی وپایان جنگ سرد باشد. پایان جنگ سرد یکی ازمهمترین تحولاتی است که در اواخر قرن بیستم ، سیاست بین الملل را دگرگون ساخته و چالشهای فکری تازه ای را پیش روی ما قرار داده است . یکی از نظریات عمده ای که بعد از جنگ سرد برای تحلیل وضعیت جهان و آنچه نظم نوین جهانی خوانده می شود ارائه شده است نظریه پایان تاریخ است که معتقد به پیروزی غرب در جنگ سرد و ختم تضادهای ایدئولوژیک و تفوق لیبرال دموکراسی در سراسر دنیاست.


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

95/6/30
12:2 عصر

دانلود پروژه تحقیق بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مه

بدست ali در دسته

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 دانلود پروژه تحقیق بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌ آموزان word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد دانلود پروژه تحقیق بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌ آموزان word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه دانلود پروژه تحقیق بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌ آموزان word

چکیده    
مقدمه    
بیان مسئله    
فرضیه پژوهش    
سوالات تحقیق    
تعاریف و اصطلاحات    
آموزش فلسفه به کودکان    
مهارت استدلال    
ادبیات و پیشینه تحقیقات    
1- شروع کار    
2- هدایت بحث    
عوامل پرورش دهنده تفکر    
معلم : دعوت به تفکر    
محیطی برای تفکر    
جامعه آماری    
ابزار پژوهش    
روش تحقیق    
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات    
یافته های تحقیق    
بحث و نتیجه گیری    
منابع    

بخشی از منابع و مراجع پروژه دانلود پروژه تحقیق بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌ آموزان word

فارسی

اسمیت، فیلیپ.( ) فلسفه آموزش و پرورش. ترجمه: سعید بهشتی (1377). مشهد: آستان قدس رضوی

جهانی، جعفر(1381). نقد و بررسی مبانی فلسفی الگوی آموزشی تفکر انتقادی ماتیولیپمن

شعبانی، حسن(1382). روش تدریس پیشرفته. تهران: انتشارات سمت

فیشر، رابرت(2001) آموزش تفکر به کودکان. ترجمه: مسعود صفایی مقدم و افسانه نجاریان(1385). اهواز: رسش

قائدی، یحیی(1383). آموزش فلسفه به کودکان. تهران: انتشارات دواوین

کم، فیلیپ(1993). داستان‌های فکری (جلد اول) ترجمه: احسانه باقری(1379) تهران: انتشارات امیرکبیر

مایرز: چت(1942). آموزش تفکر انتقادی، ترجمه: خدایار ابیلی(1380). تهران: انتشارات سمت

لاتین

Allen, Terry . (1998). Doing Philosophy with children. Journal of Thinking, 7(3)

Cummings, Nancy perry. (1981). Analytical thinking for children: Review of the Research. Journal of Analytic Teaching, 2(1), 28-

Danial, M.F. (1998). P4c in pre service Teacher Education. Journal of Analytic teaching, 19(1), 20-

Fisher, R.(1995). Teaching children To Learn. Lonfon: Blank well/ Simon and Schuster/Stanley Thornes

Fisher,R. (1998). Teaching Thinking. Philosophical inquiry in the classroom

London: Continum

Harter,s. (1980). The Perceved competence scale for children. Journal of child Development, 51. 235-

Hymer, B. (2002).Final Report of the Research in IAPC. Montclair state university

Iorio, John and et al. (1984). Philosophy for chilsren Program. Journal of thinking, 3(2), 35-

Jackson and Deutsch. (1987). Where we are now. Journal of Thinking, 6(2)

Lipman,M.(1980). Philosophy in the classroom. Temple University Press

Lipman , M.(1988). Critical thinking what can it be Journal of Educational leadership. 40.(1)

Malmhester,M. (1999). The 6 Years long savedish project. Besttt in the word in thinking, As Partly presented at the ICPIC congress

Montes, Madrid and Maria, Elena. (2001). Juchitan de los Ninos. Abstract in IAPC.Montclair state university

Paul,R. (1985). McPeck,s Mistakes. Journal of Formal logic, 7(1)

Shipman, Virginia and cohn, Sanford.J. (1983). The New Jersey Test of Reasoning Skills. Institute for the Advancement of philosophy for children

Splitter, Laurance and A.M sharp.(1995). Teaching for better thinking , The classroom community of inquiry. Melborn, Acer

Sprod, Tim. (1997). What is a community of inquiry. Journal of Critical thinking Across the Disipline, 17(1)

چکیده

این پژوهش به منظور بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان مدرسه بیهق وسینا شهرمشهد انجام شده است. نمونه اصلی این پژوهش شامل 20 نفر معلم راهنمایی  بود که به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای تحلیل داده‌ها از نرم افزار SPSS  استفاده شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش پرسشنامه بود. ارزیابى اعتبار صورى و محتوایى مقیاس این پژوهش با دقت نظر و مشاوره با چند تن از استادان ، کارشناسان در زمینه آموزش فلسفه صورت پذیرفت. با استفاده از نرم افزار SPSS ضریب پایایى آزمون 77% محاسبه گردید.فرضیه اصلی این پژوهش تاثیر برنامه آموزش فلسفه به کودکان بر پرورش مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان راهنمایی است. نتایج این پژوهش نشان داد که اجرای آموزش فلسفه  در کلاس درس می‌تواند بر پرورش  مهارت‌های استدلال دانش‌آموزان تاثیر مثبتی بگذارد. نتایج این پژوهش با یافته‌های تحقیقات انجام شده در خارج از کشور هماهنگ است

 واژگان کلیدی: آموزش فلسفه به کودکان، ، مهارت‌های استدلال

 

 

 

 

 

 

 

مقدمه

یکی از تعاریف مقبول آموزش آن است که آموزش برای برطرف کردن نیازهای مختلف انسان در طول زندگی‌اش به کار می‌رود. این نیازها وجوه گوناگون دارند. اگر بپذیریم که یکی از نیازهای اساسی انسان، بر حسب حیوان ناطق بودنش‌، تفکر است باید بپرسیم که جای آموزش تفکر در نظام‌های آموزشی ما در کجاست؟

در موضوعات درسی موجود مثل ادبیات، تاریخ، جغرافی، فیزیک، روان‌شناسی و مانند آن شیوه‌های تفکر و یا تمرین تفکر به دانش‌آموزان آموخته نمی‌شود و عمدتا نظام آموزش در چنین مباحثی حفظ محور و یا آشنایی با ابزار و تسلط بر آن است. آنچه به دست دانش‌آموز می‌آید در واقع همان جمع‌آوری اطلاعات  یا داده‌هاست

اندیشمندانی که در باب مساله آموزش نگرانی داشته‌اند مقوله آموزش تفکر در نظام آموزشی را مورد توجه قرار داده و به برخی راه‌حل‌ها رسیده اند

شاید در نگاه اول گمان رود که فلسفه برای کودکان آموزش اندیشه‌های فیلسوفانی چون کانت و هگل و مارکس و; به کودکان یا دانش‌آموزان است. در حالی که این مقوله اساسا هدفی مجزا از آموزش اندیشه‌های فلسفی به دانش‌آموزان دارد. ضمن این که این مقوله در پی درمان آموزش غیر فلسفی فلسفه به دانش‌آموزان نیز هست

چرا که بسیار پیش می‌آید که اتفاقا کلاس درسی که فلسفه نام دارد به هر چیزی جز کلاس فلسفه به ماهو فلسفه شباهت دارد. مراد آن است که در دوران کنونی و در نظام آموزشی ما فلسفه، درس تاریخ فلسفه یا تاریخ فیلسوفان است و نه آنچه که به اصطلاح «فلسفیدن» می‌توان نامید
از همین رو پیشتر اشاره شد که مقصود این روش غیر از آموزش ایده‌های فیلسوفان به دانش‌آموزان است بلکه مساله فیلسوف کردن آنهاست. واضح است که فیلسوف شدن، نه به معنی کانت و هگل شدن بلکه به معنی داشتن توانایی اندیشه، تحلیل، نقد و تصمیم‌گیری است. یعنی محقق شدن دانش‌آموز و توانایی او برای بحث

بحثی که هم به لحاظ منطقی و هم به لحاظ محتوایی غنی باشد. چرا که تفکر هم مانند سایر امور دیگر تمرینی هم هست. یعنی برای تفکر باید دست به دامن تمرین و تجربه هم شد. آنچه نظام آموزش معاصر به دانش‌آموز یاد می‌دهد این است که وقتی او را به عرصه جامعه می‌فرستد، اساسا فاقد قدرت تحلیل، تفکر، و شناخت است. تابع منطقی چنین امری، بحران‌های زندگی شخصی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و مانند آن است

حتی تفکر و گزاره‌های مربوط به آن، به صورت تقلیدی به دانش‌آموز، آموزانده می‌شود. برای اثبات صحت این امر، کافی است که سوالی واحد را از دانش‌آموزان مختلف بپرسیم؛ شاید اکثر جواب‌های آنها مشابه باشد. اما باید توجه داشت، یکسانی جواب بدان معنا نیست که آنها دارای تفکر مشابه هستند بلکه از آن روست که آنان اساسا خود نمی‌اندیشند، بلکه محفوظات و مسموعات خود را دوباره تکرار می‌کنند

این بدان معناست که جامعه و افراد آن حتی در تفکر هم مقلد باشند و این بزرگترین آسیبی است که به پیکره جامعه بشری وارد می‌شود. با گذر از این مقدمه، بحث آن است که فلسفه برای دانش‌آموزان، گرچه هنوز در کشورهای مختلف جهان در حال خودیابی و طی مراحل رشد خود است و در ایران نیز گام‌های اولیه خود را برمیدارد، اما در یک جمله ساده عبارت است از متفکر کردن خود دانش‌آموز نه ارائه تفکر تقلیدی به او

 

بیان مسئله

 

فلسفه برای کودکان  گرایش نوپایی است که در دهه هفتم سده بیستم میلادی ظهور کرد و در سی و پنج سال اخیر مورد اقبال عام قرار گرفت و بسط و توسعه فراوان یافت. رایجترین روی آورد در فلسفه برای کودکان، رهیافت لیپمن است. تربیت انسان‌های صاحب اندیشه باید نخستین هدف تعلیم و تربیت باشد.( لیپمن , 1382 ) . جهتگیری عمده فلسفه برای کودکان در روی آورد رایج آن (یعنی رهیافت لیپمن و پیروانش)، افزایش مهارت تفکر منطقی است. اندرسون (1977) و هارتر‌ (1980)[1] بر نقش اساسی جستجوی معنا در شناخت تاکید می‌ورزند و معتقدند دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشد و آن‌‌چه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند. فلسفه، مطالعه تفکر از طریق تحلیل، استدلال و به کارگیری منطق را مورد تاکید قرار داده است. از دیرباز تاکنون در خصوص این‌که فلسفه چیست؟ پاسخ‌های مختلفی ارائه شده است که با جمع‌بندی این پاسخ‌ها می‌توان آن‌ها را در دو دسته جای داد. دسته‌ای فلسفه را مجموعه‌ای از آراء و عقاید فیلسوفان درباره موضوعات فلسفی می‌دانند و دسته دوم فلسفه را عبارت از عمل فلسفی در نظر می‌گیرند و فیلسوف را کسی می‌دانند که به طور فلسفی اندیشه می‌کند. سقراط به عنوان آغازگر فلسفه به معنای حقیقی، فلسفه را برابر فلسفیدن می‌دانست. هدف اصلی برنامه لیپمن، تبدیل دانش آموزان به کاوشگرانی ماهر و جوان است. مراد از کاوشگر بودن، جستجوگر فعال و پرسشگر مُصّر بودن، هوشیاری دایمی برای مشاهده ارتباطات و اختلافات، آمادگی همیشگی برای مقایسه، مقابله و تحلیل فرضیه‌ها، تجربه مشاهده، سنجش و امتحان است (لیپمن، 1993، ص682). بنابراین در برنامه لیپمن، کلاس درس به یک جامعه پژوهشگر، بمنظور کاوش مشترک  تبدیل می‌شود و کودکان با کار گروهی مهارت تفکر منطقی خود را افزایش می‌دهند. توجه به انگیزه لیپمن در ایجاد فلسفه برای کودکان، تصور وی را از آن نشان می‌دهد. لیپمن بعنوان استاد فلسفه با مشکل فقدان   یا نقصان قدرت استدلال، قضاوت و داوری نزد دانشجویان خود روبرو شد و از 1960 تا 1970م مطالعات فراوانی را در تحلیل این مشکل و رفع آن سامان داد. از نظر وی عامل و ریشه عمده این وضعیت را در دوره کودکی و سنین 11 تا 12 سالگی باید جست.در برنامه لیپمن، کودکان بطریق آموزش در عمل ، یاد می‌گیرند که در مقام داوری و قضاوت به ملاک سنجش نیاز دارند و رد و اثبات نظریه‌یی بدون دلیل، اخلاقی و مقبول نیست. بنابراین در رهیافت وی، تلاش فلسفه برای کودکان، معطوف به تربیت کودکان بصورت محققانی است که از توانایی اندیشه ورزی روشمند و اخلاق پژوهش گروهی برخوردارند (امی و قراملکی، 1384). فلسفه برای کودکان در رهیافت لیپمن، برنامه‌ای برای آموزش تفکر نقادانه و خلاق در درک ماهیت موضوعات فلسفی میان کودکان با تاکید بر سه محور خود اصلاحگری، داشتن حساسیت معقول نسبت به زمینه و داوری بر پایه اعتماد بر ملاکهاست

و این در حالی است که در کشور ما سخن از آموزش فلسفه به کودکان هنوز امری بدیع و تازه می نماید . لذا به نظر می رسد که برای انجام هر چند آزمایشی این طرح در جامعه ما راه نسبتا درازی در پیش داریم

فرضیه پژوهش

1-   آموزش فلسفه بر روی مهارت های استدلال دانش آموزان تاثیر مثبت دارد

2-   آموزش فلسفه باعث تقویت روحیه همکاری در دانش آموزان می شود

سوالات تحقیق

1-       عواملی که باعث بالا رفتن قدرت استدلال و داوری دانش آموزان می شود چیست؟

2-       آیا می توان تفکر خلاق را به دانش آموزان آموزش داد؟

3-       راههای آموزش روشمند کردن تفکر کودکان چیست ؟

تعاریف و اصطلاحات

آموزش فلسفه به کودکان

یکی از بارزترین اهداف آموزش فلسفه  توجه به تفکر در فرایند آموزش و  تربیت انسان‌های صاحب اندیشه است . دانش‌آموزان باید به طور فعال تلاش کنند، اطلاعات جدید را با دانسته‌های قبلی خود وحدت بخشند و آنچه را مهم و با ارزش است استنباط و انتخاب کنند و به طور راهبردی درباره یادگیری خود بیندیشند

مهارت استدلال

کودکان کافی نیست که صرفاً آنچه را که به آنها  گفته می‌شود به حافظه سپرده و سپس به یاد بیاورند بلکه آنها باید موضوع موردنظر را آزموده و تجزیه و تحلیل کنند. مهارت خواندن برای فهمیدن، جستجوی مساله، فهم قضاوت‌ها و احکامی که صادر می‌شوند، سؤال کردن، انسجام فکری پیدا کردن، مشاهده تناسب‌ها، ارتباط برقرار کردن بین امور مورد مطالعه، تمرکز پیدا کردن روی مساله مورد بحث، طبقه‌بندی کردن، ارائه دلیل، فرموله کردن معیارها و استفاده ازآنها ، نگاه کردن به امور از منظر وسیع‌تر، استفاده از مثال، تحلیل جملات و عبارات، مطالعه و ادراک پیش‌فرض‌ها، کشف جانشین‌ها، دریافت دلالت‌ها، تعمیم دادن، گوش دادن فعال.

[1] ََAnderson , Harter

ادبیات و پیشینه تحقیقات

 

از دهه هشتاد، آموزش مهارت‌های استدلال و الگوی آموزش فلسفه به کودکان از بعد عملی و تجربی مورد توجه قرار گرفت و تحقیقات زیادی بر روی آن به عمل آمد که اینک چکیده‌ای از نتایج این تحقیقات مرور می‌گردد

مطالعه‌ی جکسون و دویچ[1]‌(17) (1987) که بر روی 1000 دانش‌آموز ابتدایی در ناحیه هاوایی انجام گرفت نشان داد که عملکرد دانش‌آموزانی که در کلاس آموزش فلسفه شرکت کرده‌اند در آزمون مهارت‌های استدلال نیوجرسی بالاتر از گروه کنترل و افرادی بود که در چنین کلاس‌هایی شرکت نکرده بودند

فیلدز[2]‌(18) (1995 به نقل از جهانی، 1380) مطالعه‌ای بر روی دانش‌آموزان انگلیسی انجام داد که نتیجه به دست آمده از این تحقیق نیز مؤید عملکرد بهتر دانش‌آموزان شرکت کننده در کلاس فلسفه در آزمون استدلال نسبت به گروه کنترل بود. آلن[3]‌(19) (1988) در تحقیقی بر روی 23 دانش‌آموز به عنوان گروه تجربی، نشان داد این دانش‌آموزان که در کلاس‌های برنامه آموزش فلسفه به کودکان شرکت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل در زمینه‌های درک مطلب خواندن و تفکر انتقادی عملکرد بهتری داشته‌اند. کامینگز[4]‌(20) (1981) در تحقیقی بر روی 32 دانش‌آموز امریکایی پایه پنجم ابتدایی در دو گروه تجربی و کنترل (هر گروه 16 نفره) با استفاده از پیش آزمون و پس آزمون، نشان داد که رویکرد فلسفی می‌تواند در بهبود مهارت‌های استدلال منطقی و انتقادی سودمند باشد. دانیل‌[5](21) (1998) در تحقیقی به بررسی برنامه فلسفه برای کودکان و اثرات آن بر تفکر انتقادی دانش‌آموزان پرداخت. نتایج نشان دهنده آن بوده است که در طی یک دوره آموزشی بین 9 تا 15 هفته (هفته‌ای 2 ساعت) دانش‌آموزانی که در این دوره شرکت کرده

[1] Jackson and Deutsch

[2] Fields

[3] Allen

[4] Cummings

[5] Denial

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

<   <<   41   42   43   44   45   >>   >